اطلاعیه

Collapse
No announcement yet.

پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • Show
Clear All
new posts

    #16
    پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

    اینکه این پروژه حقیقت داره یا نه ممکنه جای شبهه داشته باشه اما اصل موضوع یک امر انجام شدنی و کاملا علمیه چرا که در کتاب مقدس ما هم آمده که پس از پیشنهاد یکی از اجنه برای انتفال تخت بلقیس به کاخ حضرت سلیمان (ع) در زمانی اندک، فردی که علمی از کتاب داشت گفت که تخت رو در یک چشم به هم زدن میاره پس اصل کار یک روش علمیه
    Don't hesitate to ask any question ..

    دیدگاه


      #17
      پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

      نوشته اصلی توسط syavash_kasraeee
      اینکه این پروژه حقیقت داره یا نه ممکنه جای شبهه داشته باشه اما اصل موضوع یک امر انجام شدنی و کاملا علمیه چرا که در کتاب مقدس ما هم آمده که پس از پیشنهاد یکی از اجنه برای انتفال تخت بلقیس به کاخ حضرت سلیمان (ع) در زمانی اندک، فردی که علمی از کتاب داشت گفت که تخت رو در یک چشم به هم زدن میاره پس اصل کار یک روش علمیه
      با سلام
      بله این کار یه راه علمی داره ولی کی اون راه علمی کشف بشه و بدست بیاد خدا میدونه شاید 5000 ساله دیگه.
      و دوست عزیز اون علم کتاب با اون علمی که امریکاییها دارن فرقش از زمین تا آسمونه .

      اگر شاد بودی آرام بخند تا غم بیدار نشود

      دیدگاه


        #18
        پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

        نوشته اصلی توسط Ghasede del
        با سلام
        بله این کار یه راه علمی داره ولی کی اون راه علمی کشف بشه و بدست بیاد خدا میدونه شاید 5000 ساله دیگه.
        ساله 2012 که جهان تمومه!! :surprised: :icon_razz:

        دیدگاه


          #19
          پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

          نوشته اصلی توسط آریانژاد
          ساله 2012 که جهان تمومه!! :surprised: :icon_razz:
          :applause: :applause:
          اینم از همون سناریوهای در حال اجرای اشکنازی هاست . آخر دنیای چی ! کشک چی ؟
          Aristar Group - Always And Forever

          دیدگاه


            #20
            پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

            سلام
            داستان علمی تخیلی جالبی بود (شایدم ...تخیلی) ترکیبی از روحیه دست بالاگرفتن غرب که ویژه مردمان کشورهای جهان سوم است و روحیه خیال پردازی مردمان کوچه وبازار ، داستان های مدرن سندباد علی بابا و قول چراغ جادو.
            به احتمال زیاد این داستان ها این داستان ها راه هم خود غربی ها می سازند تا ملت کم اطلاع رو از خودشون بترسونند به هر صورت ریشه علمی ندارد . استفاده از نام چند دانشمند ارزشمند هم که شاید معاصر این داستان باشند برای واقعیتر جلوه دادن این تخیلات بوده است. به هر صورت مخاطبان این قبیل افسانه های علمی افرادی هستند که از علوم تجربی و به طور خاص فیزیک فقط چند سرنام و مشتی اسم دانشمند متوجه شده اند تونل زمان شنیده اند اما ویژگی آن را نمی دانند سیاه چاله شنیده اند اما شرایط ایجاد آنرا نمی شناسند و... هرجا هم کم آوردی انیشتن هست و نظریه نسبیت می تونی بگی فلان جا بوده و فلان آزمایش هم شرکت داشته.
            حالت سومی هم وجود داره اون هم اینه که این داستانها از شیطنت های روزنامه نگاری که دیگه شرق و غرب هم نداره نشات گرفته باشد یادم می یاد چند سال پیش یک فیلم که نشون میداد ارتش آمریکا در سال 1900 یک موجود فضایی را کالبد شکافی کرده است رو شد و برای داغتر شده قضیه گفته بودند این فیلم فوق محرمانه بوده و یکی یواشکی از بخش اطلاعات ارتش دزده و ... که خودش جای بحث داره و بعد هم عده ای نشستند و فیلم رو نقد کردند و در یک مقاله ثابت کردند که این فیلم به طرز وحشتناکی ساختگی است. من این مقاله را در مجله دانشمند خوندم و نوشته بود این فیلم به عنوان یک سند روشده ارتش آمریکا از تلویزیون فرانسه پخش شده است.
            نکته دیر اینکه در این داستان دین و مذهب یا ملیت اصلی این دانشمندان و حامیان مالی آنان چه اهمیتی دارد؟
            مگر جرم کرده اند که دست به آزمایش علمی زده اند؟و یا هزینه آن را تامین کرده اند؟ تا کی ما بیکار بشینیم بگیم دشمن ما تو هم پیشرفت نکن دست به تحقیقات علمی نزن بیا باهم داستانهای ...تخیلی بخونیم
            کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی ؟ره زکه پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟

            دیدگاه


              #21
              پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

              نمیدونم حالا این سرباز مملکت که این بحث رو راه انداخت کجاس که بیاد و ببینه چه جنگی درست کرده با این مطلبش

              دیدگاه


                #22
                پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                سلام دوستان این همه مبحث علمی داریم تا برسه به این پروژه ای که شما به اون پرداختین البته جنبه اطلاعات عمومی خوبی داره ولی یادتون باشه نباید زیاد وقت ما رو بگیره که از بقیه چیز ها مارو عقب بندازه در کل نظر بنده اینه که هر کسی باید در تخصص خودش اظهار نظر کنه و الا مثلا اگر یه فرد عادی به یک جراحی روی پهلوی شخصی نگاه کنه جز بخیه نمیبینه در حالی که اون دکتر جراح چقدر زحمت کشیده تا تونسته طرف رو درمان کنه
                دوستان نظرات ما در این موضوعات نیز در همین حده این طور نیست.
                البته برای جلای تخیلات و مشغول کردن فکر ما این موضوعات بد نیست .
                وقتی به نعمتآ‌ها عادی نگاه میآ‌کنید حجاب عادت شما را کور میآ‌کند.
                کلید همه بدبختیآ‌ها در دو چیز است؛ تنبلی و بیآ‌حوصلگی.
                حضرت امیر علیه السلام فرمودند: کسی که چشم فکر خود را بیدار نگه میآ‌دارد به اوج خواستهآ‌های خود میآ‌رسد .
                اگر کسی توانست تو را تحریک حسادت کند و یا تو را عصبانی کند و در همین دنیا توانست به تو فشار وارد کند درواقع این فشار نشانه فشار قبر توست چرا که نفس تو همان قبر توست

                دیدگاه


                  #23
                  پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                  نوشته اصلی توسط seyedmohsenho
                  البته برای جلای تخیلات و مشغول کردن فکر ما این موضوعات بد نیست .
                  اتفاقا به نظر من همینش بده تخیلات خوبه منطقی باشه تا باعث رشد و پیشرفت بشه (مثل تخیلات ژول ورن ) این جور داستانها ما رو عقب میندازه روحیه علمی جامعه رو هم میبره بسوی خرافات و جادو جمبل و ارزش دانش رو در جامعه پایین میاره. به هر صورت باز ما جا می مونیم
                  کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی ؟ره زکه پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
                  کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی ؟ره زکه پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟

                  دیدگاه


                    #24
                    پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                    نوشته اصلی توسط alijs
                    تخیلات خوبه منطقی باشه
                    !!!
                    Don't hesitate to ask any question ..

                    دیدگاه


                      #25
                      پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                      با درود . . .

                      عجب غوغایی شد نبودیم ها!!! :mrgreen:

                      اندفعه برم پادگان براتون یه «سرگرد» میارم که بجای 2 تا شاخ 4 تا دربیارید. :mrgreen:

                      بگذریم.

                      راست و دروغ قضیه پای خودشون
                      ولی مسائل عجیب و حل نشده خیلی زیاده
                      دیشب داشتم فیلم نوع چهارم رو از تلویزیون میدیدم. این فیلم بر مبنای واقعیته. توصیه میکنم ببینیدش.

                      http://www.1reza.net/1389/02/fourthkind-true-hallywood-lie/

                      به نظر من اینجور چیزا واقعیت داره

                      اینم جالبه حتما ببینید:
                      http://forum.pacyrus.com/showthread.php?t=41709
                      درد من تنهایی نیست؛ بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت، بی‏عرضگی را صبر، و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می‏ نامند! "گاندی"

                      به دلیل وجود برخی مشکلات و بی احترامی ها این اکانت رو غیر فعال کردم. همیشه سر بلند باشید.
                      بدرود . . .

                      دیدگاه


                        #26
                        پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                        http://medem.kiev.ua/files/images/experiment.jpg
                        http://www.nhatky.in/philadelphia-experiment-12340362
                        http://www.google.com/imgres?q=philadelphia+experiment+1943&um=1&amp ;hl=en&sa=X&biw=1024&bih=664&tbm=i sch&tbnid=U-2bS-Rb5t7LIM:&imgrefurl=http://www.unmuseum.org/philex.htm&docid=ksMnLOqLxwGZZM&imgurl=htt p://www.unmuseum.org/philex.jpg&w=400&h=240&ei=fXFOT5-gOIL_4QTX0PzxAg&zoom=1
                        میشه به جای امضا انگشت بزنم ؟؟؟

                        دیدگاه


                          #27
                          پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                          نوشته اصلی توسط Ghasede del
                          سلام
                          این مطالبو چند سال پیش تو کتاب (اسرار مثلث برمودا)
                          خونده بودم که پر فروشترین کتاب سال آمریکا شده بود :eek:
                          این داستانها بیشتر جنبه مالی و سیاسی داره :agree:
                          فکرشو بکنید اگر آمریکا در سال 1943 به این فناوری دست
                          پیدا کرده بود حتمآ الان کشور ما یکی از ایالتهای آمریکا بود
                          و کره زمین هم یک دولت جهانی بیشتر نداشت :redface:
                          منم حدود 73 یا 74 این کتاب رو خوندم !!! یادش بخیر! اول یا دوم راهنمایی بودم! عکس کشتی رو هم چاپ کرده بود!

                          دیدگاه


                            #28
                            پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                            پروژه ی مونتاک یا همان ماشین زمان آمریکا

                            پروژه Montauk سفری در زمان ( قسمت اول : مروری بر مونتاک)

                            مجوز آزمایشات مسافرت در زمان در ماه ژوئن l992 صادر شد و ازآن موقع تاکنون موجی از توطئه های پنهانی و پرسشهای بی جواب را برای کسب اطلاعات بیشتر از زمان را به دنبال داشته است.

                            منشاء پروژه Montauk :

                            قدمت پروژه مونتاک به سال 1943 میلادی برمی گردد ، هنگام تحقیق بر روی نامرئی شدن ناو جنگی یو اس اس Eldridge (ناو فوق به ناگهان از روی صفحه رادارمحو و نامریی شد )،یو اس اس Eldridridge

                            به عنوان کشتی نیروی دریایی ایالات متحده در محوطه آبهای فیلادلفیا مستقر بود وحوادث مربوط به کشتی فوق ، معمولا با عنوان”آزمایش فیلادلفیا” اشاره می شود.

                            هدف از این آزمایش این بود که کشتی فوق توسط امواج رادار غیر قابل کشف و ردیابی باشد …

                            و در این حین و هنگام آزمایش بود که ، وقایع کاملا غیر منتظره و شدیدی عارض و حادث شد ! کشتی در مقبل چشمان غیر مسلح همگان ناگهان نامرئی شد به و از زمان و مکان خود به بعدی دیگر انتقال یافت همانطوری که ما آن را می دانیم!

                            هر چند این پیشرفت قابل توجهی در شرایط تکنولوژی آن زمان به حساب می آمد ، ولی آن برای مردمی که در گیر آن بودند، تبدیل به فاجعه ای شد…

                            ملوانان از این بعد زمانی به فاز دیگری منتقل شده بودند و دروضعیت بازگشتشان به زمان حال ، عدم تعلق کامل روانی و وحشت در سیمایشان موج می زد .

                            حتی برخی از آنان به دیواره/جداره تاق شکل کشتی آویخته شده بودند….

                            کسانی که جان سالم بدر بردند با عنوان داشتن “ذهنی نا مناسب” از خدمت مرخص شدند و موضوع این قضیه صورت بی اعتبار به خود گرفت و تمام امور آن پوشیده ماند.

                            .http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Eldridge_(DE-173)

                            http://en.wikipedia.org/wiki/Philadelphia_Experiment

                            پس از جنگ ، ادامه تحقیق تحت سرپرستی دکتر جان فون نویمان( که جنبه های فنی آزمایش فیلادلفیا به سرپرستی او انجام شده بود) پیگیری شد.

                            دستاورد جدید وی این بود که راهی بیابد و بداند که چه چیزی علایم ذهنی انسان را میسازد و چرا مردم نمی تواند بدون بروز فاجعه و به راحتی با ” پدیده interdimensional”
                            (مسافرت زمانی بین الابعاد .مترجم) کنار بیایند .
                            مطالعه گسترده عامل انسانی (در بروز این پدیده ها) در آزمایشگاه ملی بروکهاون در لانگ آیلند ، نیویورک آغاز شده است. آن را به عنوان پروژه ققنوس ( پروژه فونیکس) شناخته می شود.
                            http://en.wikipedia.org/wiki/John_von_Neumann
                            فون نویمان نه تنها مخترع کامپیوتر مدرن بود بلکه نابغه ی ریاضی در نوع خود به شمار می آمد، او توانست بر روی منابع عظیمی ازاطلاعات مجتمع نظامی /صنعتی متمرکز شود منابعی که که شامل پایگاه داده ای گسترده ای ازتحقیقات روانی نازیها بود. اطلاعات ارزشمندی که متفقین پس ازپیروزی در جنگ جهانی دوم به دست آورده بودند.
                            این تحقیقات ، در برابر پس زمینه ای طرح می شد که فون نویمان در تلاش ساختن دستگاهی بود که تکنولوژی کامپیوتر وتجهیزات رادیویی پیچیده را با ذهن انسانها پیوند بزند !
                            با گذشت زمان ، او در تلاشهایش در این راه به موفقیت کامل دست یافت . پس از سالها آزمایش تجربی ، اودریافت که افکار انسان نهایتا می تواند توسط گیرنده های” رادیویی محرمانه کریستالی” دریافت شوند ،
                            به کامپیوتر رله و مخابره شوند ونهایتا به کامپیوتری فرستاده شوند که می تواند افکار را در قالب بیت اطلاعاتی ذخیره کند . این افکار طرح گونه ( شکلی گرافیکی از افکار –مترجم) می تواند در صفحه مانیتور کامپیوتر به نمایش دراید یا بر روی کاغذ چاپ شود .

                            این اصول وتکنیکها توسعه و ارتقا یافتند تا اینکه یک دستگاه ذهن خوان مجازی یا virtual mind reading machine ساخته شد . در همان زمان این تکنولوژی به حدی توسعه یافته بود که یک” مدیوم روحی /روانی ” می توانست فکری را در ذهنش بپروراند که قابلیت خروج از ذهنش وانتقال به کامپیوتر را داشته باشد وبر فکر وذهن انسان دیگری بطور بالقوه تاثیر بگذارد. در نهایت پروزه ی فونیکس (ققنوس) درک برتری از نحوه ی عملکرد ذهن و دستاوردی بالقوه گمراه کننده برای کنترل فکر به همراه داشت.

                            گزارش کاملی برای کنگره ملی امریکا تهیه شد که به نوبه ی خود به عوامل اجرایی دستور می داد پروژه منحل شود ، زیرا که این ترس حداقل برای کارکنان خود پروژه وجود داشت که ذهن و افکارشان در معرض کنترل قرار گیرد !

                            این نگرانی های شخصی ، به توسعه ی پروژه کمک شایان توجهی کرد ، بطوری که آنان دیگر خط مشی کنگره ی ملی را دنبال نکردند و بدنبال راهی دیگر از جمله از راه بدر کردن نیروی نظامی یعنی ارتش بودند . با این ایده که این تکنولوژی می توانست بعنوان یک فن اوری جنگی برای کنترل اذهان دشمن کاربرد داشته باشد . یک گروه مخفی (سری) با منابع مالی سرشار ، و چند نوع از گروه های نظامی ، تصمیم به تاسیس پایگاهی در کمپ قهرمان(Hero ) به منظور دستیابی به تحقیقاتی جدید گرفتند… پایگاهی که یک ایستگاه نیروی هوایی متروکه در منطقه مونتاک نیویورک بود .
                            این محل به این دلیل انتخاب شد که درانجا یک دکل آنتن رادار عظیمی مستقر شده بود که فرکانس 400 الی 425 مگاهرتزی را گسیل می کرد که این اتفاقا همان باندفرکانسی است که برای ورود به گاهی ذهن انسان مورد استفاده قرار می گیرد .

                            اواخر دهه ی 60 میلادی ، فعالیت کمپ قهرمان ، به دلیل کمبود های نظامی ارتش آمریکا رو به افول گذاشت ، ولی در سال 1972 با تامین مالی مناسب ، پروژه ی مونتاک بطور کامل برروی آزمایشات کنترل ذهن متمرکز شده وگسترش یافت .بطوری که آزمایشاتی بر روی انسانها ، حیوانات ،و سایر اشکال گاهی (مثل ارواح ) که نظر به وجودشان می رفت انجام شد.
                            در طول سالیان متمادی ، محققان مونتاک تکنیکهای کنتزل ذهن را تکمیل کردند و کاوش حد اکثری خود را گسترش دادند…هدف آنها ، رسیدن به افقهای دوردست توانایی های ذهن انسان بود…

                            با گسترش قابلیتهای مدیومهای روحی/ روانی ، پرسنل و کارکنان مختلفی که در مونتاک کار می کردند ، آن توانایی مدیوم روحی /روانی نهایتا به نقطه ای می رسید که می توانست توسط سخت افزار تقویت شود .
                            در این بین ، توهماتی نیز بودند که به دو شکل ظاهر می شدند : سوژه ای ذهنی و ابژه ای عینی ، این موارد حتی شامل ” ایجاد مجازی ماده ” نیز می شد .
                            همه ی این مواردی که ذکر شد ، در تاریخ آنچه که ما تجربه ی عادی انسانی می نامیم ، غیر متعادل و غیر عادی هستند…اما دهان مردمی که از پروژه ی مونتاک گریخته اند را نمی شود بست و افشا گریشان را متوقف نمود . انها بیش از هرکس دیگری ، در این دنیا به این حقیقت خارق العاده رسیده اند…
                            پس از آنی که کشف شد یک مدیوم روحی /روانی ، می تواند ماده را آشکار کند ، چنین مشاهده شد که همان روح می توانست در زمانهای مختلفی ظاهر شود واین تظاهر ، براساس آنچه که مدیوم روحی /روانی می اندیشید ، بستگی تام داشت .
                            بنابراین و با این اوصاف ، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر یک مدیوم روحی /روانی در باره ی کتابی بیندیشد ،اما فکرش در روز قبل ظاهر و آشکار شود ؟ این خط فکری و تجربه ی منحصر به فردی بود که منجر به خلق این ایده شد که هر نفر در این دنیا می تواند زمان خود را “خم ” کند….
                            پس از سالها تحقیق تجربی و آزمایشگاهی و علمی توسط آزمایشات گسترده و پیچیده و خارج از قاعده رایج ، کانالها (پورتالها) ی زمان بالا خره باز شدند …
                            پروژه ی مونتاک در نهایت کار خود ، به نقطه اوج عجیب و غریب آن یعنی به” گرداب زمان” و نقطه ی گشوده ای در زمان گذشته یعنی سال 1943 رسید که این تاریخ دقیقا تاریخ اصلی آزمایش فیلادلفیا بود .

                            http://en.wikipedia.org/wiki/Philadelphia_Experiment
                            راز هیچکدام از این اطلاعات ذکر شده روشن نمی شد مگر توسط : پرستون بی نیکولز ، که یک نابغه ی الکترونیک بود . پرستون بی نیکولز روزی متوجه شد ، که او یک قربانی بی خبر آزمایشات اسرار امیز است .
                            در حین کارش برای پیمانکار دفاعی در ” لانگ آیلند ” ، چالش پرستون ، تحقیق در خصوص ارتباط افکار مردمان با یکدیگربود . (تله پاتی –مترجم) او دراین حین دریافت ، که امواج رادیویی پخش شده مداوم در حال انتقال ، توسط مردمی که او با انها کار می کرد مسدود می شد و منتقل نمی گردید .
                            اوبه عنوان یک کارشناس رادیو و الکترونیک ، سیگنالهای رادیویی را که از ایستگاه نیروی هوایی مونتاک می رسیدند تعقیب کرد و شروع به تحقیق جامعی دراین زمینه کرد که بیش از یک دهه به طول انجامید .
                            او بسیاری از تجهیزاتی را که در طول پروژه مونتاک مورد استفاده قرار گرفته بودند بدست آورد .
                            از همه مهمتر ، او دلیل ترس مزمنی که با او بود کشف کرد : ترسش به این دلیل بود ، که خیلی از مردم مونتاک اورا به خاطر می آوردند ! و به یاد می اوردند که او قبلا آنجا کار می کرده است !
                            این مساله وقتی به اوج خود خود رسید که همسر پسر عمویش ، براین مساله اصرار می ورزید که او (پرستون) در مونتاک بوده است . دو مرد پس از مشاجره ، تقریبا متقاعد شده بودند که پرستون هرگز در مونتاک نبوده است !
                            مدت کوتاهی پس از این استدلال ، پرستون شروع به گرفتن رد پایی از یک زندگی گرفت که همچون نور باریکی سو سو می زد ، زندگی که او قبلا از آن گاهی نداشت …پس از صحبت با بسیاری از دانشمندان و مهندسان مختلف که به نوعی با پروژه ی مونتاک مرتبط بودند ، تازه مساله زندگی پیشین خود را دریافت و توانست آنچه را که تا به حال برایش اتفاق افتاده است مثل قطعات پازل کنار هم بگذارد .
                            در گاهی اوقات ، اودر ” 2 خط جداگانه زمانی ” زندگی کرده است …در یکی از این ابعاد ، او در مونتاک کار کرده ودیگری او در مکانی دیگر ( لانگ ایلند) مشغول به کار بوده است .

                            ( عکسی ازدانکن کامرون )

                            اکتشافات کاری و زندگی او زمانی مهر تایید خورد که در سال 1985 ، مردی اسرارآمیز به نام

                            ” دانکن کامرون ” در استانه در خانه اش ظاهر شد .

                            دانکن کامرون ،استعداد غریبی در مورد تحقیقات روانی داشت ، ودر نهایت مدعی شد که در این زمینه ها توسط NSA ( آژانس امنیت ملی آمریکا) آموزش دیده است .

                            ” پرستون ” بدون ذکر مصیبت و بلاهایی که در مونتاک برسرش آمده بود ، (و او آنها را کم کم به یاد می آورد) دانکن را به خارج از محوطه ی مونتاک می برد ، و از کشفی که می کند شگفت زده می شود !

                            او مدخل ورودی پایگاه را به خوبی می شناسد و به یاد می آورد (نمونه ای از دژاوو-مترجم).

                            حتی کار کردنش را هم در آنجا به یاد می آورد و به یاد آورد که از دانکن به عنوان مدیوم روحی / روانی اولیه در آزمایش سفر زمان استفاده شد .

                            http://www.bielek.com/

                            پرستون ، همچنین به خاطر آورد که در آزمایش اصلی فیلادلفیا ، در کشتی یو اس اس آلدریچ به همراه برادرش ” ادوارد بی نیکولز “ حضور داشته است . ( ادوارد اکنون با نام ” آل بیلک “ در محافل شناخته می شود )

                            با توجه به محاسبات پرستون و دانکن ، پروژه ی مونتاک در تاریخ 12 اوت 1983 به نقطه ی اوج خود رسید کانال متورم و پورتال زمان به مرحله ی تکمیلی و عملکردی خود رسید و آماده ی بهره برداری بود ، اما ناگهان همه چیز از کنترل خارج شد و قضیه صورت دیگری به خود گرفت و دانکن به همراه گروهی از مردم که خودش آنها را فرا خوانده بود ، تصمیم گرفتند پروژه ی مونتاک را متوقف و اساس آنرا در هم بشکنند .علت این شورش چه بود ؟ زمانی که دانکن ، وظیفه ی مدیومی در مونتاک بر عهده داشت ، دستگاهی متصل به گیرنده های محرمانه رادیویی وجود داشت که با کریستالهای میله ای شکلی مجهز شده بود که افکار را به سمت خارج از یک انتقال دهنده عظیم هدایت می کرد ،” دانکن ” نشسته بر روی صندلی جانور غول پیکرهیولاگونه ای را از ضمیر نا خود گاهش تصور کرد که به بیرون از فکرش هدایت و رها کرد که این عمل پروژه ی مونتاک را به معنای واقعی نابود کرد و مردمی که در پایگاه کار می کردند ، دفعتا بطور یکسان کاررا رها کردند و پی کار خود رفتند .

                            کانالها و شفتهای ورودی هوا و ورودی های اصلی به تاسیسات زیر زمینی پایگاه بر روی هم افتادند و از مقدار عظیمی از آوار پر شدند …جزئیات کامل این ماجرای اسرار آمیز همچون راز سر به مهری تا به کنون

                            حل نشده باقی مانده است …

                            اگرچه یک فیلم کپی رایت شده در مورد این داستان شگفت انگیز بطور گسترده در این زمینه توزیع شده وچندین سخنرانی درباره پروزه مونتاک ارایه شده ، هیچ کتابی بی محابا و رک وراست درباره موضوع فوق نپرداخته است .

                            (سایتهای زیر درباره ی این موضوع مطالب سودمندی دارند که توجه علاقمندان و دوستان را جهت استفاده از مطالبشان به آنها جلب می کنم : -مترجم)

                            http://www.bielek.com/
                            http://www.bibliotecapleyades.net/montauk.htm
                            http://www.v-j-enterprises.com/montautauk.htm

                            نویسندگان مختلفی در این زمینه مجبور به ادای وظیفه ی خبری و اطلاع رسانی خود بودند ، اما آنها هم به طور ذهنی ، از تحلیل موضوع ناتوان ماندند یا ترجیح دادند در ارتباط با آن سکوت اختیار کنند به جای اینکه از راه دیگر موجبات وحشت دیگران را فراهم سازند…

                            یک خبرنگار سرویس علمی نیویورک تایمز ، در مورد پروژه ی مونتاک به منظور رد موضوع دست به کار شد ودر کمال تعجب دریافت که این پروژه ، در واقع مساله ای کاملا واقعی و علمی بود .

                            من ( پیتر مون –نویسنده مقاله ) وقتی پیش ” پرستون “ آمدم ، که او در حال تحقیق برروی سیستم صوتی پیچیده ای بود …

                            با توضیحات مبسوط او خود را درحالی یافتم که انگار در حال شنیدن داستانی تماشایی هستم که حداقل از داستانهای علمی –تخیلی که شنیده ام بهتر است !

                            پس از گذشت چند ماه ، من تصمیم به نوشتن کتاب “پروژه ی مونتاک ” گرفتم ، این کتاب بدون مشورت با کس دیگری در باره ” پرستون بی نیکولز” نوشته شده است …، شخصی که می خواهد ، منابع اطلاعاتی اش محفوظ بماند . به جای انجام یک تحقیق پرهزینه وزمان بر و وقت گیر ، استراتژی من این بود که اطلاعات را از خارج دریافت کنم و بصورتی در اسرع وقت برای جمع آوری سرنخ های تایید شده از مراجعی استفاده کنم ، که در نهایت ، با دلایلی محکم ، بر اثبات این داستان باور نکردنی صحه می گذاردند …

                            همانطوری که پروژه ی مونتاک با تحقیقات بیشتری منتشر شد ، و شرح حوادث آن تداوم یافت ، مشخص شد که یک سناریوی واقعی در پشت اطلاعات قاطعی که ” پرستون ” در باره آنها سخن گفته بود ، وجود داشت .

                            اینها همه مروری تاریخی /رویدادی بروقایع مونتاک بودند.

                            اما تماشایی تر از همه ی این تاییدات این بود که کشف پروژه ی مونتاک به طور جدایی ناپذیری ، به بدنام ترین فرد مکاتب اسراری همه دورانها وزمانها یعنی ” آلیستر کراولی “ پیوند خورده بود ! که در محافل مربوطه از او به عنوان نابکارترین و شریر ترین مرد جهان یاد می شود…بر اساس همین گزارشات محفلی ،
                            کراولی با همزاد خودش عمل جادوی ج.ن .س. ی انجام می داده و کاملا با او مرتبط بوده است

                            او همچنین ، با موجوداتی که از جسم و بدنشان جدا بوده اند (ارواح واشباح ) به توسط دستکاری در زمان در ارتباط بوده و مسافرتهای متعددی در بین ابعاد دیگر داشته است حتی پیشنهاد ماهیت بین الابعادی جهانهای دیگر آزمایش فیلادلفیا ، می تواند تعبیری ماورایی و جادویی و شگفت انگیز کراولی باشد .

                            برای اطلاعات بیشتر در مورد این فرد به سایت زیر مراجعه کنید:

                            http://en.wikipedia.org/wiki/Aleister_Crowley

                            اثبات این ارتباطات شگفت انگیز “کراولی” در طول یک دوره ی زمانی طولانی مدت گسترش یافت ،
                            این کشف زمانی شروع به شکل گیری نمود که من اولین مصاحبه ام را با پرستون آغاز کردم و زمانی که این کلمات از دهان پرستون در رفته بود و موقعی بوده که به جادوگر کراولی متصل بوده است .
                            پرستون معتقد بود که هرد ویشان ، (یعنی خودش و دانکن کامرون ) در زندگی پیشین ،” پرستون و مارکوس ویلسون ” بوده اند .. در واقعیت .این برادران دو قلو بوده اند واز اولین تولید کنندگان ابزار آلات علمی در بریتانیای کبیر آن زمان به شمار می رفتند .
                            علاوه براین ، در آن زمان ایندو جزو دوستان خانوادگی ” الیستر کراولی “ هم بشمار می رفتند و آنها تا به حال نیز در شراکت تجاری مشترک با او نقش داشته اند .

                            تصدیق می کنید که تمامی موارد بالا ، همانند داستانی افسار گسیخته به نظر می آید ، بنابر این من شروع به جستجو در هر مرجعی برای پیدا کردن ” ویلسون ها “ در کتابهای مختلفی که نام آلیستر کراولی با ان همراه بود نمودم ،ولی چیزی دستگیرم نشد .

                            در این جستجو و کنجکاوی فکری ، با شگفتی کشف کردم که نه تنها ” الیستر کراولی “ در سال 1918 مونتاک را دیده است بلکه او در کتاب اتو بیوگرافی اش (شرح حال زندگی خود شخص به قلم خودش –مترجم ) اسم ” دانکن کامرون “ را ذکر کرده است ! پس از این کشف مهم ، نمونه های متعددی از همزمانی رویداد های بین خانواده های ” کامرون ” و ” کراولی” کشف شدند .

                            (اینها جزئیات مروری بر مونتاک بودند اما من هنوز مرجعی از ” برادران ویلسون ” پیدا نکرده بودم )

                            معنای این همزمانی های مختلف بین نامهای ” کامرون ” و “کراولی” را زمانی دریافتم ، که داشتم در باره ی زنی که خودش را ” کامرون ” می نامید تحقیق می کردم …شاید ازدواج این زن ، با “جک پارسونز”

                            (اولین دانشمند و مخترع سوخت جامد راکتها و موشکها ی فضایی و شاگرد کراولی ) ، مشهورترین ازدواج در نوع خود و زمان خود محسوب می شد .

                            همه آنها با هم ( کامرون ، جک پارسونز ، کراولی و&hellip در فعالیت مسافرت بین الابعاد دیگر جهان ها که با عنوان Babalon شناخته شده مشارکت داشتند (بابالون یک مراسم تشریفاتی بود که توام با جادوی ج.ن س .ی

                            که از سوی برخی به عنوان بزرگترین عمل جادویی قرن ستایش شده ومعرفی گردیده بود)

                            http://en.wikipedia.org/wiki/Babalon

                            Babalon) – به عنوان زن ننگین ، مادر بزرگ و یا الهه مادر اعجوبه های ترسناکی است که در سیستم عرفانی Thelema شناخته شده ، که در سال 1904 با نویسنده انگلیسی و occultist Aleister کراولی از” کتاب قانون ” بوجود آمده ودر سراسرمکاتب فراماسونری جهان اشاعه یافته است .)

                            از طریق یکسری از رویدادها ی همزمان وباور نکردنی ، من (پیتر مون ) بخاطر شروع کسب وکاری جدید به کالیفرنیا ی جنوبی سفر کردم ، کاملا به طور تصادفی ، یکی از دوستان مونث کامرون را ملاقات کردم ، در کمال تعجب دریافتم که اودر کالیفرنیا زندگی می کند ، ومن بزودی دریافتم که درحال نقل اطلاعاتی در خصوص آزمایش فیلادلفیا ، پروژه ی مونتاک روابط بین کراولی و کامرون به او هستم ، ودر کمال شگفتی من ، او به من خاطر نشان کرد که اسم اصلی اش کامرون نیست ، بلکه ” ویلسون “ است !

                            چند ماه بعد من نامه ی شگفت آوری را دریافت کردم ، مبنی براینکه ، “برادران ویلسون ” وجود داشته اند یا خیر . که این پرونده را با این سوال می بست . آن نامه از فردی به نام ” آمادو کراولی “ بود که ادعا می کرد پسر نامشروع ” آلیستر کراولی “ است . نه تنها او پدرش را به خاطر صحبت در باره برادران ویلسون به من شناساند ، بلکه سرنخ هایی ارایه داد که ضریب دروغگویی درباره ی اصل ونسبش را به صفر می رساند .” آمادو کراولی” نه تنها وجود برادران ویلسون را تایید کرد ، بلکه جزییاتی تماشایی از جایگاه و موقعیت پدرش در 12 اگوست 1943 (روز ازمایش فیلادلفیا ) ارایه کرد .

                            آلیستر کراولی ، پدر آمادو در یک کارناوال طی یک مراسم جادویی که با نام ( Men – an -tol ) در انگلستان آنرا سرپرستی می کرد ، زمانی که یک تخته سنگ به شکل شیرینی دوناتی حفره دار (مثل شیرینی خامه ای خودمان که به شکل حلقه ای توخالی است –مترجم) بطور قائم و راست در آب قرار داشت ، بر طبق گفته های آمادو ، آلیستر اورا در لای سوراخ حفره ی سنگ قرار می دهد ودر بالای مسیر آبهای خروشان ول می کند و خود از سواحل انگلستان به لانگ آیلند نیویورک می گریزد .

                            در اکثر موارد اینجا جایی است که ” مروری بر مونتاک ” پایان می پذیرد .

                            کشفیات حیرت آور بعدی این بود که نشان می داد ” پرستون “ هنوز آن صندلی گهواره ای اش(دغدغه ی مونتاک ) را کنار نگذاشته و خط فکری مستدل او باعث اعتبارش بود و این چیزی است که این کتاب به این منظور نوشته شده است .

                            علاوه براینها ، ان نشان داد که نیروهایی که در پروژه ی مونتاک آشکار هستند ، ریشه عمیق نهفته این موضوع را با مکاتب اسراری بیش از پیش محکمتر می سازد .

                            در حالی که ” مونتاک ” مرور می شد ، مروری آشکارا جذاب بود ، شبکه ای از قضایای بهم تنیده ، و دسیسه گون ودر برخی جهات پخش شده ، که غیر موازی هم پیش می رفتند وبسیاری از نتیجه گیری ها ی نهایی را سبب میشدند ، اما بااین وجود ، ما با بسیاری از پرسشهای بدون جواب ، برلبه ی صندلی خودمان میخکوب و آویزان شدیم …از این نظر که کتاب تحقیقی جامع بود اهمیت دارد آن مارا به طرف مکاتب اسراری راهنمایی کرد ، سازمانها مخفی که از زمانهای قدیم وجود داشته اند و بدنبال تنظیم گاهی و آزادی شخصی می باشند…
                            میشه به جای امضا انگشت بزنم ؟؟؟

                            دیدگاه


                              #29
                              پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                              http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4_%D9%81%DB%8C% D9%84%D8%A7%D8%AF%D9%84%D9%81%DB%8C%D8%A7

                              این هم بخونید
                              http://pishguu.persianblog.ir/post/24

                              http://www.history.navy.mil/faqs/faq21-1.htm
                              میشه به جای امضا انگشت بزنم ؟؟؟

                              دیدگاه


                                #30
                                پاسخ : پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

                                این داستان کاملا و تخیلیه و ساخته ی ذهن آشفته ی نویسندست (اونی از اول نشسته نوشته!!)
                                خیلی متن جذابیه و انسان ها بخاطر علاقه به علم ماوراء دوست دارند باور کنن اما دروغی بیش نیست

                                دنیایی که الان توش زندگی می کنیم بهترین حالت رفاهی زندگی انسانیه همه چی آرومه من چقدر خوشحالم!!
                                بحث بر سر شرایط مالی نیست برای همه ی انسان ها درحال حاضر جهان خیلی مناسبه تردد فصل ها و سردی و گرمی هوا و طبیعت و همه چی خوبه

                                طبق اصل ناپایستگی عشق و حال درجهان به نظرمن این خوبی و خوشی زیاد دوامی نداره و بزودی جهان بهم میریزه و این کاملا مشخصه.حالا هر شرایطی مثل جنگ جهانی جدید عصر آتش یا یخبندان یا فقر و نابودی طبیعت و.....

                                هروقت که یه اختراع درسطح جهان بوجود میاد آدمها دوست دارن که یه اختراع شبیه اون انجام بدن اما اختراع هایی انجام میدن در تکمیل اون اختراع مثلا موبایل تکمیل کننده اختراع تلفن توسط انیشتین هست!!!!!
                                (که ثابت کرد E=3pr!!)

                                به نظر من همه چیز اختراع شده اما یه چیزهایی هنوز دست نیافتنیه برای انسان
                                مثلا انتشار بو بدون محدودیت فاصله مثل انتقال صدا (یه چیزایی مثل کارتریج بو اختراع شده اما فرق داره)
                                یا مثلا گذر از زمان یا همون تونل زمان

                                به نظر من گذر از زمان دست یافتنی میشه و اون موقع دنیا نابود میشه

                                البته مسایل سری فراوانی هست که ما ازش بیخبریم چون اگه باخبر بودیم دیگه سری نبود و سیاست مداران مسیری رو درپیش میگیرند که قابل پیشبینی نباشه!!!

                                همه چیز را همگان دانند و همگان هم از مادر نزاده اند

                                دیدگاه

                                لطفا صبر کنید...
                                X