اطلاعیه

Collapse
No announcement yet.

ماموریت EFQM چیست؟

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • Show
Clear All
new posts

    ماموریت EFQM چیست؟

    منبع مقاله
    IMQAcademy.com

    ماموریت EFQM چیست؟

    به استناد ماهیت، فرآیند، اهداف و ویژگیآ‌های EFQM میآ‌توان دریافت که این تکنیک، یک تکنیک مدیریتی و مربوط به حوزه کنترل و ارزیابی در سازمان است. به منظور اثبات این مدعا، آشنایی با کنترل، تعریف و فرآیند آن و نیز EFQM ضرورت میآ‌یابد. در تئوریآ‌های مدیریت از دوره کلاسیکآ‌ها تاکنون، کنترل به عنوان، یکی از مراحل و یا اصول مدیریت، تعریف شده است. در نظریه POSDCORB ۱ که مدیریت را شامل: برنامهآ‌ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت، هماهنگی، گزارشآ‌دهی و بودجه میآ‌داند، گزارشآ‌دهی و بودجه درحوزه کنترل جای گرفتند. بعدها هنری فایول، در اصول چهارده گانه خود،آ‌کنترل را بخشی از مدیریت معرفی کرد. اینک در میان صاحبآ‌نظران دانش مدیریت، کنترل یک اصل، یک مرحله و یا یک وظیفه مهم مدیریتی شمرده میآ‌شود. برخی اصول مدیریت را در پنج اصل برنامهآ‌ریزی، سازماندهی، تامین منابع، هدایت و کنترل خلاصه میآ‌کنند. عدهآ‌ای همان اصول را تحت عنوان فرآیند مدیریت و گروهی نیز به عنوان وظایف آن میآ‌شناسند. در هر حال با فرض پذیرش هر کدام از این نظریات،آ‌کنترل آخرین گام در فرآیند مدیریت به حساب میآ‌آید. در دههآ‌های اخیر نیز آقای دمینگ در چرخه معروف خود که به نام چرخه دمینگ شناخته میآ‌شود،آ‌ کنترل را تحت عنوان بررسی۲ یا کنترل۳ معرفی کرده است، که به چرخه PDCA نیز معروف است.
    کنترل تقریباً از سوی همه کسانی که آن را به نام کنترل، چک، برسی یا ارزیابی نامیدهآ‌اند به عنوان شناخت وضع موجود، مقایسه آن با اهداف و شاخصآ‌ها، درک کمبودها و عقبآ‌ماندگیآ‌ها و اصلاح آن تعریف شده است. براساس این تعریف، فرآیند کنترل عبارت است از:
    ۱) شناخت یا تعیین اهداف و شاخصآ‌ها
    ۳) مقایسه وضع موجود با اهداف و شاخصآ‌ها
    ۲) شناخت وضع موجود
    ۴) درک نواقص،آ‌کمبودها و عقب ماندگیآ‌ها
    ۵- تلاش برای اصلاح
    این پروسه همچنان در فرآیند مدیریت بصورت مستمر ادامه خواهد داشت و این همان اصلی است که در نظریات، مدلآ‌ها و تکنیکآ‌های جدید مدیریتی به نام "بهبود مستمر" شناخته شده است. حال اگر به EFQM بنگریم مشاهده خواهیم کرد نقشی که EFQM ایفا میآ‌کند،آ‌ نقش کنترل، ارزیابی و اصلاح مستمر است. براساس تعریف بانیان مدل سرآمدی، یعنی "الگوی تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت"۴، نه عنصر اصلی وجود دارد که پنج مورد آن توانمندساز (رهبری، استراتژی، کارکنان و منابع) و چهار مورد آن شامل نتایج (کارکنان، مشتریان، جامعه و نتایج کلیدی عملکرد) است. که اگر دقیقاً در این عناصر نگریسته شود و به فرآیند اعمال این مدل توجه شود، ماهیتاً همان پروسه PDCA و یا فرآیند کنترل است که پیشتر تعریف کردیم. در مدل سرآمدی اروپا (EFQM) تکنیکآ‌های متنوعی مورد استفاده قرار میآ‌گیرند که همگی، ماهیتاً نقش کنترلی ایفا میآ‌کنند از جمله در منطق رادار۵ و خودارزیابی. در منطق رادار، ابتدا نتایج حول محورهای روند، اهداف، مقایسه و علتآ‌ها مورد توجه قرار میآ‌گیرد، سپس رویکرد،آ‌ بکارگیری و ارزیابی و بازنگری. و این تقریباً همان چرخه دمینگ و فرآیند خودارزیابی است. در مورد فرآیند خودارزیابی هم به همین صورت.
    مراحل خودارزیابی از ایجاد و تعهد به خودارزیابی شروع و با برنامهآ‌ریزی یا تعیین گروه، برگزاری ارتباط و هدایت آنها تداوم یافته و با تعیین برنامهآ‌های عملیاتی و اجرای برنامهآ‌ها و سرانجام بازبینی، خاتمه میآ‌یابد و این چرخه همچنان ادامه خواهد داشت. حال اگر فرآیند این سه تکنیک مهم را با فرآیند کنترل در مدیریت مقایسه کنیم در خواهیم یافت که همه آن مدلآ‌ها و تکنیکآ‌ها در حوزه کنترل قرار دارند
    لذا میآ‌توان نتیجه گرفت که در مدل سرآمدی سازمان به استناد الگوی اروپایی آن، سازمانآ‌ها با ارزیابی خود (کنترل خود) ضمن اخذ باز خور مناسب و شناسایی نقاط قوت و ضعف، راهآ‌های بهبود و اصلاح (شناسایی نقاط قابل بهبود) مستمر را ارائه خواهند داد. این چرخه در مطالعات مدیریتی همانند فرآیند دمینگ یک اقدام کنترلی و بهبود مستمر تلقی میآ‌شود. بنابراین باید گفت: ماموریت EFQM براساس شناخت وضع موجود سازمان و مقایسه آن با اهداف، شاخص و استانداردهای عملکرد، بهبود مستمر عملکرد سازمان است.
لطفا صبر کنید...
X