سلام،
روز و ساعت شما هر جایی که هستین خوش باشه.
راستش قرار نبود یک تاپیک عمومی در این مورد زده بشه اما بنا به دلایلی تصمیم بر این شد که در مورد کم و کیف حمایت از ایده ها و طرح های مفید پچه های الکترونیک در این فروم یک سری مباحث مطرح بشه که امیدوارم به یک سرانجام مطلوب هم منتهی بشه.
از اونجایی که بحث عمومی هست من هم واسه اینکه همه استفاده کنند سعی میکنم جنبه عمومی بهش بدم که بیشترین استفاده از تاپیک بشه. و در حین بحث نظرات و حرف های خوددم رو هم با اجازه بیان می کنم.
ببیند خیلی از افراد هستن که ایده ها و طرح هایی دارند که فکر میکنن میتونه جنبه اقتصادی و صنعتی شدن داشته باشه. بعضی از این افراد که سرمایه و امکانات لازم رو دارند مستقیماً شروع به تولید طرحشون میکنند.
افراد دیگه ای هم هستند که طرحهایی دارند که فکر میکنن میتونه جنبه صنعتی شدن داشته باشه اما بنا به دلایلی قادر نیستند که طرحشون رو مستقیماً به تولید برسونن (البته کاری با اون افرادی که طرحهایی دارند که خودشون فکر میکنند خیلی عالیه ولی در اصل بدرد نخوره نداریم). این افراد اکثراً به سه دسته تقسیم میشن:
1: افرادی که مستقیماً اقدام به فروش طرحشون به شرکت ها و ارگان های مربوطه می کنند.
2: افرادی که ترجیح میدن تا با همکاری با شرکتها و یا ارگانهای مربوطه صرفاً از راه شراکت از طرحشون بهره برداری کنن.
3: افرادی که بنا به دلایل مختلف ترجیح میدن که صبر کنن تا فرصت پیش بیاد تا خودشون طرحشون رو عملی کنن که در اکثر موارد همچین فرصتی هرگز پیش نمیاد.
(موارد 1 و 2 مزایا و معایبی دارن که به زودی به بررسی اونها می پردازیم).
البته در این میان یک سری افراد هم هستن که فکر میکنن طرحشون بدردبخور نیست و کلاً بیخیالش میشن که البته تعدادشون زیاد نیست (بیشتر افراد خودشون فکر میکنن که طرحشون معرکه هست در صورتی که اصلاً اینطور نیست. نمونه اون رو هم هر روز تو تلویزیون به عنوان مخترع و مبتکر و ایده پرداز برتر و غیره میبینم).
من خودم افرادی رو میشناسم که یکی دو سال روی یک طرح کار کردن اما با توجه به عدم اطمینانی که به شرکتها دارند دست رو دست گذاشتن تا آینده چه چیزی رو رقم بزنه. یا افرادی که طرح و یا ایده ای دارن اما اصلاً نمیدونن واسه شروع باید چیکار کنن. متاسفانه در نهایت اینجور افراد اغلب هم کاری از پیش نمیبرن.
با توجه به این مطالب سوال اینه که برای صنعتی کردن یک طرح از کجا باید شروع کرد؟
نظر شما به عنوان یک صاحب شرکت در مورد طرح های افراد و یا به عنوان یک طراح در مورد شرکتهای تولیدی که تا به حال باهاشون سر و کار داشتید چیه؟
با توجه به عدم اطمینان بعضی از افراد به شرکتها چیکار باید کرد؟( خودم چند روز پیش دیدم که یک بنده خدایی به یک صاحب طرح سفارش میکرد که به دلیل عدم اطمینان متقابل طرحش رو با هیچکس مطرح نکنه و اون بنده خدا مونده بود که با این توصیه و با توجه به اینکه خودش توان تولید طرحش رو نداره تکلیفش چیه! البته این مشکل اغلب واسه تازه کاره و اماتورهایی که برای اولین بار میخوان از طرح هاشون بهره برداری کنن وجود داره)
در ضمنٍ بحث لطفاً تجارب خودتون رو به عنوان یک طراح و یا صاحب شرکت مطرح کنید تا دیگران هم استفاده کنند. من به شخصه افرادی رو میشناسم که با توجه به اینکه در شهرستان زندگی میکنن ویا برای بار اول میخوان اقدام به همکاری کنن اطلاعات چندانی در این مورد ندارن، گو اینکه طرحهای نسبتاً مناسبی هم دارن که نمیدونن باهاش چیکار کنن برای همین فکر می کنم این تاپیک میتونه برای اونها هم مفید باشه.
پیشاپیش ممنونم.
روز و ساعت شما هر جایی که هستین خوش باشه.
راستش قرار نبود یک تاپیک عمومی در این مورد زده بشه اما بنا به دلایلی تصمیم بر این شد که در مورد کم و کیف حمایت از ایده ها و طرح های مفید پچه های الکترونیک در این فروم یک سری مباحث مطرح بشه که امیدوارم به یک سرانجام مطلوب هم منتهی بشه.
از اونجایی که بحث عمومی هست من هم واسه اینکه همه استفاده کنند سعی میکنم جنبه عمومی بهش بدم که بیشترین استفاده از تاپیک بشه. و در حین بحث نظرات و حرف های خوددم رو هم با اجازه بیان می کنم.
ببیند خیلی از افراد هستن که ایده ها و طرح هایی دارند که فکر میکنن میتونه جنبه اقتصادی و صنعتی شدن داشته باشه. بعضی از این افراد که سرمایه و امکانات لازم رو دارند مستقیماً شروع به تولید طرحشون میکنند.
افراد دیگه ای هم هستند که طرحهایی دارند که فکر میکنن میتونه جنبه صنعتی شدن داشته باشه اما بنا به دلایلی قادر نیستند که طرحشون رو مستقیماً به تولید برسونن (البته کاری با اون افرادی که طرحهایی دارند که خودشون فکر میکنند خیلی عالیه ولی در اصل بدرد نخوره نداریم). این افراد اکثراً به سه دسته تقسیم میشن:
1: افرادی که مستقیماً اقدام به فروش طرحشون به شرکت ها و ارگان های مربوطه می کنند.
2: افرادی که ترجیح میدن تا با همکاری با شرکتها و یا ارگانهای مربوطه صرفاً از راه شراکت از طرحشون بهره برداری کنن.
3: افرادی که بنا به دلایل مختلف ترجیح میدن که صبر کنن تا فرصت پیش بیاد تا خودشون طرحشون رو عملی کنن که در اکثر موارد همچین فرصتی هرگز پیش نمیاد.
(موارد 1 و 2 مزایا و معایبی دارن که به زودی به بررسی اونها می پردازیم).
البته در این میان یک سری افراد هم هستن که فکر میکنن طرحشون بدردبخور نیست و کلاً بیخیالش میشن که البته تعدادشون زیاد نیست (بیشتر افراد خودشون فکر میکنن که طرحشون معرکه هست در صورتی که اصلاً اینطور نیست. نمونه اون رو هم هر روز تو تلویزیون به عنوان مخترع و مبتکر و ایده پرداز برتر و غیره میبینم).
من خودم افرادی رو میشناسم که یکی دو سال روی یک طرح کار کردن اما با توجه به عدم اطمینانی که به شرکتها دارند دست رو دست گذاشتن تا آینده چه چیزی رو رقم بزنه. یا افرادی که طرح و یا ایده ای دارن اما اصلاً نمیدونن واسه شروع باید چیکار کنن. متاسفانه در نهایت اینجور افراد اغلب هم کاری از پیش نمیبرن.
با توجه به این مطالب سوال اینه که برای صنعتی کردن یک طرح از کجا باید شروع کرد؟
نظر شما به عنوان یک صاحب شرکت در مورد طرح های افراد و یا به عنوان یک طراح در مورد شرکتهای تولیدی که تا به حال باهاشون سر و کار داشتید چیه؟
با توجه به عدم اطمینان بعضی از افراد به شرکتها چیکار باید کرد؟( خودم چند روز پیش دیدم که یک بنده خدایی به یک صاحب طرح سفارش میکرد که به دلیل عدم اطمینان متقابل طرحش رو با هیچکس مطرح نکنه و اون بنده خدا مونده بود که با این توصیه و با توجه به اینکه خودش توان تولید طرحش رو نداره تکلیفش چیه! البته این مشکل اغلب واسه تازه کاره و اماتورهایی که برای اولین بار میخوان از طرح هاشون بهره برداری کنن وجود داره)
در ضمنٍ بحث لطفاً تجارب خودتون رو به عنوان یک طراح و یا صاحب شرکت مطرح کنید تا دیگران هم استفاده کنند. من به شخصه افرادی رو میشناسم که با توجه به اینکه در شهرستان زندگی میکنن ویا برای بار اول میخوان اقدام به همکاری کنن اطلاعات چندانی در این مورد ندارن، گو اینکه طرحهای نسبتاً مناسبی هم دارن که نمیدونن باهاش چیکار کنن برای همین فکر می کنم این تاپیک میتونه برای اونها هم مفید باشه.
پیشاپیش ممنونم.
دیدگاه