تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

[سینا صفاخو]

دوستان سلام
توی این پست قصد داریم #تجربیات_شغلی خودمون رو به اشتراک بذاریم. این تجربیات می تونه در تمامی موضوعاتی باشه که برای یک نفر تجربه شده. موضوعات مربوط به کسب و کار، موفقیت ها یا شکست های مالی، تجارب فنی موقع کار با یه قطعه خاص و این دست مطالب.
به اشتراک گذاری این تجربیات، مطالعه و به کار گرفتن اونها، می تونه باعث یک #هم_افزایی بشه که در نهایت منجر به پیشرفت یکایک افراد مخاطب این بحث خواهد شد. پس از شما هم می خوایم که با شرکت تو این بحث و به اشتراک گذاشتن اموری که تجربه کردید، از #آگاهی_بخشی به دیگران لذت ببرید.

[sarbaz13]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

سلام
این کار بسیار خوبی هست ولی بیشتر کاربران در تلگرام و اینستاگرام هستند
چرا شرکت مثل بقیه شرکت ها گروه تلگرامی نداره
بهتره اینستا گرام هم داشته باشه
اون موقعه مشارکت زیاده و عملا به نظرم فروم های سایت های مختلف دیگه دورانشون تموم شده و کمتر کسی سر میزنه
البته برای بهتر شدن و مشارکت بیشتر نظر دادم

[hoseyni emeni]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

سلام
این کار بسیار خوبی هست ولی بیشتر کاربران در تلگرام و اینستاگرام هستند
چرا شرکت مثل بقیه شرکت ها گروه تلگرامی نداره
بهتره اینستا گرام هم داشته باشه
اون موقعه مشارکت زیاده و عملا به نظرم فروم های سایت های مختلف دیگه دورانشون تموم شده و کمتر کسی سر میزنه
البته برای بهتر شدن و مشارکت بیشتر نظر دادم

سلام
دوست عزیز همه ی ما در گروه های تلگرامی عضو هستیم ،
مسلما در گروهی که بیشتر از 300 عضو داشته باشه پرسش و پاسخ ها گم خواهند شد ، چه برسه به بیشتر از 10000 عضو فعال که هر روز به سایت ECA سر میزنن، شاید هم بیشتر!
مزایای فروم نسبت به گروه ها مجازی اصلا قابل مقایسه نیست از جمله دسته بندی وبایگانی راحت تر!
در ضمن ECA هم کانال تلگرامی داره و هم پیج اینستاگرامی(البته اینستاگرامش بیشتر به فروشگاه مربوط)
__________________________________________________ _____________________
از استارتر پوزش میطلبم بابت مطالب نامربوط
__________________________________________________ _____________________

وی این پست قصد داریم #تجربیات_شغلی خودمون رو به اشتراک بذاریم. این تجربیات می تونه در تمامی موضوعاتی باشه که برای یک نفر تجربه شده.

با تشکر از شما ؛ منم یه تجربه کوچیک دارم ،
#تجربیات_شغلی
بنده معتقدم و همچنین تجربه کردم که اگه انسان در یک زمینه تخصص کافی داشته باشه بهتره تا اینکه آچار فرانسه باشه...
در بعضی از تبلیغات میبینیم که یک فرد اعلام میکنه برنامه نویسی انواع آیسی های ....... مهندسی معکوس انواع برد های صنعتی نظامی تجاری ..1..طراحی انواع مدارات آنالوگ ودیجیتال .....تعمیرات انواع درایور های صنعتی .... و .......
در نگاه اول چنان متخصصی قابل تحسینه! اما وقتی با او وارد معامله میشوید متوجه کارنابلد بودن اون میشوید و میبینید از پس هر پروژه ای بر نخواهد آمد.
خلاصه اینکه سعی کنید متخصص باشید و با متخصص ها کار کنید
بدرود.

[امیرعلی بلورچیان]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

سلام
دوست عزیز همه ی ما در گروه های تلگرامی عضو هستیم ،
مسلما در گروهی که بیشتر از 300 عضو داشته باشه پرسش و پاسخ ها گم خواهند شد ، چه برسه به بیشتر از 10000 عضو فعال که هر روز به سایت ECA سر میزنن، شاید هم بیشتر!
مزایای فروم نسبت به گروه ها مجازی اصلا قابل مقایسه نیست از جمله دسته بندی وبایگانی راحت تر!

کاملا با دوست عزیزمون موافقم جای بحثی نداره دیگه.
اگر تلگرام جای مناسبی برایاینکارا بود تاحالا کل شرکت های بزرگ خارجی این کارو کرده بودن ولی خودتونم میدونید که اینکار درست نیست.
---------------------------------

خیلی تاپیک جالبی هست
بعضی تجربیات مفید هم به اسم خود گوینده در کانال تلگرام اعلام خواهند شد تا باعث معرفی بیشتر این تاپیک و اشتراک گذاری بیشتر تجربیات بشن

[امیرعلی بلورچیان]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

#تجربیات_شغلی
اگر شما هنوز کسب و کاری را شروع نکرده اید و دنبال ایده مناسب میگردید باید روانشاسی را نیز به تمام مراحل تحقیق خود اضافه کنید.
روانشناسی بازاریابی جزو مهمترین ارکان موفقیت در کسب و کارهای جدید شده است.
عدم وجود متخصصین واقعی جهت مشاوره از بزرگترین مشکلات کسب و کار در کشورمان میباشد.

[فرشاد اکرمی]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

نجربیات شغلی !!!!
سخته آدم یک تجربه خاص رو بگه
ولی بعد اینهمه سال
تجربه که چه عرض کنم ! چند تا درس گرفتیم از کار و زندگی !
- هر موقع فکر کردیم بهترینیم و مغرور شدیم! ضرر کردیم
- هر موقع حرکت مجموعه پایین اومد، دنبال ایراد گشتیم، دیدیم از خودمونه !
- با جیب پر از پول نمیشه رفاقت رو خرید! ارزش خیلی چیزها (مخصوصا رفاقت) بیشتر از پوله
- انتقاد پذیر باشید (البته بگم، من خودم خدای انتقاد پذیری هستم! الان از قبل خیلی بهتر شدم! قبلنها میکشتم طرف رو، الان ولی جوری نمی کنم بمیره! زنده میزارمش ولی هرموقع بعد انتقاد جواب ندادم و فکر کردم بهش، به نفعم بوده!)
- اگر به کارتون علاقه ندارید، موندنتون هم به خودتون هم به اطرافیانتون ضرر میرسونه

و کلام آخر .... همونجور که من با eca به خیلی از آرزوهام رسیدم امیدوارم شما هم مثل من یک شغل خوب، رفیق بهتر از برادر خونی و زندگی پر از هیجان به دست بیارید.

[اشکان غفارزاده]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

چند مورد رو بگم برای دوستانی که تاره میخوان کارشون رو شروع کنند
1-با فامیل شریک نشید!!!!
2-اگر در مراکز استان و شهر های بزرگ هستید و دنبال اجاره کردن محلی برای کسب و کار خود میگردید ، واحد های شهرک صنعتی شهرتون و خونه های قدیمی با متراژ زیر 100متر بهترین گزینه برای کسب و کار های جدید هستن. این رو از این جهت میگم که هم از نظر فضا کم نمیارید هم به جیبتون فشار نمیاد .
3-لازم نیست در ابتدای کارتون همه وسایل و ابزار رو خریداری کنید. در ابتدا بهتره وسایل و ابراز ضروری با کیفیت رو خریداری کنید . باقی وسایل رو هنگام نیاز خریداری کنید.
4-در یکسال نخست کارتون نه قسطی بخرید نه قسطی بفروشید.
5-ایجاد یک وبسایت و فروشگاه اینترنتی بزرگترین کمک رو به کسب و کارتون میکنه.
6-با فامیل شریک نشید!!!!

[مهندس نوآور]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

من تجربیاتم را بیان می کنم و کاربران باهوش خودشان می توانند از آن ها درس عبرت بگیرند:

_ توی زیر زمین خانه مان، تعداد زیادی از کاتالوگ ها و بروشورهای خیلی قدیمی شرکت های الکترونیکی ایرانی مربوط به نمایشگاههای برگزار شده در گذشته را پیدا کردم. با کمی جستجو متوجه شدم تقریبا سایت هیچ کدام از شرکت هائی که مبادرت به طراحی یا مهندسی معکوس و تولید یک محصول الکترونیکی یا مخابراتی کرده بودند، دیگر فعال نبود و حتی دیگر هیچ رد و اثر و اسم و آدرسی هم از خودشان یا محصولشان وجود نداشت اما تقریبا سایت تمام شرکت هائی که از قدیم نماینده ی برندهای خارجی بودند، همچنان فعال و کم و بیش شاداب بود.

_ در طراحی های عملی الکترونیکی و مخابراتی متعدد و با کاربری های متنوع و بعضا پیچیده ای که داشته ام، تعدادی از مطالب خام و تئوری که پیشتر خوانده بودم، خیلی به دردم خوردند اما از طرف دیگه؛ هیچ گاه هم لازم نشد مثلا به صورت دستی از یک زاویه ی خاص Arc Cotan بگیرم و یا مثلا یک ماتریس، دترمینان، انتگرال و ... رو محاسبه کنم.

_ هیچ گاه از خریدن یک ابزار کار خوب پشیمان نشدم.

_ هیچ گاه پاسخ این پرسش خود را نیافتم : در ایران، چه کسی منتظر نوآوری من است؟!

_ همیشه با غریبه ترین غریبه معامله یا شراکت کنید و برای مراودات مالی، به خصوص در ایران و به ویژه در شهرستان های کوچک؛ هیچ گاه سراغ فامیل، دوست یا آشنا نروید.

_ زن گرفتن مثل خرید یک نویز ژنراتور بی نهایت گران قیمت اما با کلید Turn Off خراب و البته مانده در مودRandom One-Shot Pulse Generator می باشد!

[امیرعلی بلورچیان]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

چرا شراکت برای اکثر ما یک کابوس است؟
شراکت به معنای همفکری و همراهی در تحقق یک هدف است. ولی چرا در شراکت به مشکل میخوریم؟
دلیل اصلی این موضوع بعد مادی شراکت ها هست. هیچ علاقه و توان و فنی در رسیدن به هدف مدنظرمان نیست و در انتخاب شریک تنها به کمک های مالی و بهتر بگویم به فرار از ضرر های مالی احتمالی فکر میکنیم. یعنی بیشتر از اینکه به این فکر کنیم که شراکت با فرد X چه منافع فنی و علمی و بازاریابی و ایدئولوژیکی برای مجموعه دارد به فکر کم کردن ریسک کار با وارد کردن افراد بیشتر و بعضا پولدارتر و شاید نترستر (حتی این نترس بودن هم به دلیل بی اطلاعی فرد از سیستم هست و معمولا اطلاعات دقیقی هم به فرد داده نمیشه تا با خیال راحتتر وارد شراکت کاری بشه!!!) هستیم.

مفهوم شراکت با مفهوم سهامداری کاملا متفاوت است که در گفته های آینده به این موضوع نیز خواهم پرداخت

[سینا صفاخو]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

دوستان عزیز
خیلی ممنونم از اینکه این تجربیات گرانبهاتون رو به اشتراک می گذارید.
اگر تجربیات فنی هم در موارد تخصصی دارید، می تونید اینجا با دیگران به اشتراک بذارید

متشکرم

[سعید خیری]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

با سلام خدمت دوستان عزیز
بنظرم بدلیل اینکه بازار الکترونیک گسترده شده و شاخه های تولید محصول / خدمات پس از فروش / انجام پروژه های صنعتی / تعمیرات و ... هر کدوم چالش ها و مسایل مربوط به فیلد خودشو داره ، نمیشه یک پکیج کامل برای راه اندازی یه کسب و کار یا تولید یک محصول الکترونیکی و ... را ارائه داد . اما با این حال انتقال تجربیاتی مثل نحوه ی ورود به بازار یا استراتژی های مختلف فروش ، پارامترهای مهم در شراکت و ... خیلی موثرند.

یک تجربه ای در زمینه ی طراحی یک محصول صنعتی تا فروش، نصب و خدمات پس از فروش :
یکی از بهترین راه های نفوذ توی بازار ، درگیر کردن محصولات الکترونیکی با خدمات پس از فروش هست ، اینطوری از کپی شدن ، قیمتهای پایین و مواردی مشابه جلوگیری میشه و صد البته مشتری محصولی را انتخاب میکنه که دارای خدمات پس از فروش هست . طراحان تازه وارد متاسفانه بعد ازینکه محصول را دست مشتری دادند و پولشونو دریافت کردن ، هیچ فیدبکی از مشتری نمیگیرند و همین باعث میشه محصول با کپی شدن ، خراب شدن ، وجود نمونه خارجی و ... سریع از ذهن همه فراموش بشه.
مورد دیگه اینکه 99% طراحان نسل جدید ، همه ی کار را بر عهده ی ایده میذارند . منظورم اینه که هر کسی به محض اینکه ایده ی توی ذهنش پیدا شد ، سریع ژست استیو جابز میگیره و شروع به طراحی میکنه . اما هیچ فکری برای برند سازی ، تولید صنعتی ، میزان تقاضای بازار و این موارد نمیکنه .
قبل از طراحی ، باید میزان تقاضای بازار ، برندهای مشابه ، استراتژی وررود به بازار ، را سنجید ، سپس میزان حاشیه ی سود را پیدا کرد و در نهایت ببینیم آیا این تعداد خرید با این حاشیه سود ارزش صرف هزینه و وقت برای دانش فنی محصول را داره ؟
شش ماه بعد از تولید محصول ، یک طراح دیگه ای پیدا میشه که تیمی درست میکنه و مشابه محصول ما را کپی میکنه ، حتی با امکانات جامع تر و بهتر . برای این موضوع چه راه حلی هست ؟ بهترین راه حل درگیر کردن محصول با خدمات پس از فروش و ایجاد اعتبار بین مشتریان و مصرف کنندگان هست. مشتری ابید خیالش تخت باشه که اگر مشکلی در محصول پیش آمد ، تولید کننده سریعا برطرف میکنه . حتی حتی حتی حاضره پول بیشتری برای خدمات پس از فروش پرداخت کنه !
بنابراین بنظرم : ایده ای که مشکلی را حل کنه >> تحقیق در بازار >> محصولات مشابه >> قیمت ها >> برآورد هزینه های تولید برای رسیدن به دانش فنی >> تولید نمونه اولیه و دریافت فیدبک >> خدمات پس از فروش >> گسترش ایده >> فیدبک >> گسترش بازار و تولید تعداد بیشتر از محصول >> فیدبک >> خدمات >>کسب اعتبار >> ایجاد برند و محبوبیت

[kamy007]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

اگر میخواهید کمی بیشتر پیشرفت کنید ترکی یاد بگیرید. تجربه این مورد را زیاد دارم و یکیشو میگم
برای ساخت یک دستگاه به یک جلسه تو کارخانه ای رفته بودم در حال برسی و گرفتن سفارش بودم که شریک کارخانه امد داخل و ترکی به شریک خودش گفت که ایا من ترکم یا نه! اونم گفت نه و شریکش به ترکی گفت از فارس کار در نمیاد مگه ترک نبود که میخوای کار بدی به غریب!
خلاصه شریک 1 به شریک2 گفت چاره نداریم . سر همین ماجرا مجبور شدم به خاطر اینکه ترک نیستم و اونا هم چاره ای ندارند یک سوم قیمت رو بکشم بالا چند تا اپشن هم کم کنم
چند ساله که کار تموم شده چند باری هم واسه دستگاه خودم و دستگاه های دیگه رفتم اونجا ولی هنوز نمیدونن من ترکی میفهمم و خیلی بهم خوش میگذره جاتون خالی

[hamed_hmd]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

از این رفتار میشه برداشت خوب هم کرد.
من اهل تبریزم.و اولویت خریدم اول کالا های تولیدی شهر خودمه و خرید از فروشگاهای شهر خودم بعد اگه نبود حتما تولید شهر های دیگه .
تاکید من تحریم کالاهای خارجیه.

[سعید خیری]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

من اهل تبریزم.و اولویت خریدم اول کالا های تولیدی شهر خودمه و خرید از فروشگاهای شهر خودم بعد اگه نبود حتما تولید شهر های دیگه

صد البته که ما هم تاکید بر خرید کالاهای ایرانی داریم ،
اما باید کالای ایرانی بی کیفیت نخریم ،فقط کالای ایرانی با کیفیت ، مثلا خودروی ایرانی با کیفیت بخریم و خودروی ایرانی بی کیفیت را نخریم.

// - - - - - - - - - - - - - - - - -
یک تجربه ای در صنعت نساجی دارم ،
سالها پیش که بحث تحریم داغ بود ، با مشورت یک فرد صنعتگر که فردی با سابقه در تعمیرات بردهای الکترونیکی بود، تصمیم گرفتیم به کارخانه های نساجی مراجعه و دستگاه هایی که از کار افتاده بودند را بصورت امانی بگیریم و تعمیر کنیم.
در اولین جلسه با یکی از کارشناسان صحبت کردیم و متوجه این موضوع شدیم که هر کدام از دستگاه های نساجیِ آن کارخانه که از کار افتاده و بعلت تحریم شرایط برای ارسال به کشور سازنده و تعمیر میسر نیست، موجب سودآوری بسیار زیادی برای کارخانه می شود ! با اینکه ما درخواست هیچگونه وجهی در مقابل تعمیر نداشتیم و در صورتیکه این کار را انجام میدادیم ، بخش فلجی از خط تولید مجددا احیا میشد ، با این حال مدیر کارخانه بهیچ وجه تمایلی به دیدن ما نداشت و انگار قبل ازینکه ما را دیده باشد به خون ما تشنه بود!
پس از جلسه ای که مهیا شد ، بلافاصله از مدیر کارخانه پرسیدیم چرا با اینکه ما تا یک ماه پس از تعمیر دستگاه و اثبات پایداری عملکرد دستگاه وجهی درخواست نمی کنیم، شما تمایل به این تعمیر ندارید؟
جوابی که شنیدیم این بود که قبل از شما ده ها نفربا ادعای اینکه آدمهای حرفه ای هستند ، آمدند و بجز خرابکاری چیزی از آنها نمانده و تا حد امکان هم ما را تیغ زده اند!
نتیجه اینکه ورود افراد جویای کار بدون توانایی لازم به بخشی از صنایع کوچک و متوسط که اهداف خوبی برای کسب اعتبار و درامد هستند ، موجب بی اعتمادی صنعتگرانی که نیاز به خدمات و محصولات الکترونیکی دارند شده است و حتی خیلی ها بدلیل بی اعتمادی سیستم های سنتی را به سیستم های جدید ترجیه میدهند.
بهترین راه حل برای افراد تازه کار ، صبوری و سماجت برای پیدا کردن یک فرد با تجربه برای ورود به بخشی از صنایع کوچک و متوسط است. فردی که تجربه ی لازم را داشته باشد، چالش ها و نیازها را بداند ، راه حلی برای رفع نیازها داشته باشد اما توانایی لازم برای اجرایی کردن راه حل ها را ندارد !

[طراح]

پاسخ : تجربیات شغلی : محلی برای اشتراک آنچه در مورد کار خود تجربه کرده اید

یک متولد دهه چهل که بیش از سی سال است در الکترونیک فعالیت می کند اگر بخواهد تجربیات شغلی خود را بیان کند احتمالا به حجمی در حد یک کتاب خواهد رسید. البته سعی شده در این سال ها از طریق همین انجمن و کانال تلگرام شخصی برخی از تجربیات منتقل شود. اما مناسب با احوال این تاپیک اگر بگویند مهم ترین و اساسی ترین تجربه در بین همه موارد را بگو که عدم رعایت آن بیشترین تاثیر منفی را در طول این سال ها داشته خواهم گفت که استفاده از تجربه افراد صاحب تجربه و مشورت کردن با انسان های آگاه و خوش نیت و خودداری از عمل کردن به تشخیص های شخصی، عالی ترین تجربه ای بوده که در طی زمان و با تحمل خسارت های مادی و معنوی فراوان بدست آمده است. من در زمان های دور خیلی به تشخیص های خودم اعتماد می کردم و به اهمیت استفاده از تجربه افراد صاحب تجربه واقف نبودم. اما گذر ایام این را آموخت که استفاده از نظر کسی که در موضوعی دارای سابقه و تجربه بیشتری است تا چه حد اهمیت دارد و چقدر می تواند انسان را جلو بیاندازد. و در نقطه بر عکس عمل کردن به برخی تشخیص های شخصی در امری که اطلاعات و آگاهی کامل در آن وجود ندارد و اعتماد به نفس بی مبنا چقدر می تواند انسان را در زندگی عقب بیاندارد و با مشکلات مواجه کند. امروز هم در مواجهه با افراد کم تجربه ای که برای خودشان به اصطلاح صاحب فتوا هستند و جملاتی شبیه به این می گویند که مثلا: "من به این نتیجه رسیده ام که بیسیک از C بهتر است (یا برعکس)" یا "من به این نتیجه رسیده ام که AVR منسوخ شده است"یا " من به این نتیجه رسیده ام که تولید در این مملکت فایده ندارد" و از این دست " من به این نتیجه رسیده ام ها"، اولین سوالی که مطرح می شود این است که شما در چه مرتبه ای از اطلاعات و تجربه و دانش هستی که به چنین نتایجی رسیده ای و اگر تجربه ندارید و اطلاعاتتان کافی نیست چرا بجای عمل کردن به این تشخیص های شخصی به اصطلاح چراغ بر نمی دارید و برای خریدن زمان و عمر خود به دنبال کسانی نمی روید که خیلی مسیرها را قبلا طی کرده اند و به ابعاد مختلف مسائل خیلی بیشتر از شما آگاهی دارند؟