اطلاعیه

Collapse
No announcement yet.

کار و اشتغال در برق و الکترونیک

Collapse
این موضوع برجسته شده است.
X
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • Show
Clear All
new posts

    پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

    ykyjghghhgjhgjghj

    دیدگاه


      پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

      سلام خدمت جناب طراح
      یک سوالی از خدمت جنابعالی داشتم و اونم اینکه چطور میشه هزینه اجرای یک پروژه رو جهت ارائه به یک کارفرما حساب کرد ؟ برای مثال شرکتی یک پروژه ای رو مشخص می کنه و قرار هست اون پروژه رو که شامل سخت افزار و برنامه نویسی (میکرو یا سیستم و . . . .) هست براشون انجام بشه و بعد از اون شرکت دستگاه نهایی رو وارد بازار کنه و به تعداد بفروشه.
      اولین چیزی که مشخص هست این هست که یا باید در این پروژه سهیم بشیم (از طراحی تا تولید و فروش) یا طبق قراردادی یک مبلغ تعیین بشه و پس از دریافت اون مبلغ دیگه پروژه کلاً بشه برای اون شرکت که انتخاب هرکدوم از این موارد باید با توجه به شرایط حاضر انجام بگیره. ولی چیزی که این میون مشخص نیست این هست که هرکدوم از این هزینه چطور باید محاسبه و پیشنهاد بشه ؟ مثلاً اگر بخوایم این پروژه رو پس از پیاده سازی کامل به شرکت واگذار کنیم باید چه مبلغی رو پیشنهاد بدیم؟ یا اگر بخوایم شریک بشیم چطور؟
      چیزی که در حال حاضر هست و خیلی از شرکت ها انجام میدند این هست که بدون هیچ قانونی این مبلغ رو پیشنهاد میدند که این خودش ممکنه باعث ایجاد یکسری مشکلات میشه از جمله وقتی بخوایم در میان چند شرکت مجری، یک قیمت رو به کارفرما پیشنهاد بدیم. چون قانونی نیست مشکل هست واقعاً .
      تاپیک جامع سیستم مدیریت ساختمان BMS و خانه هوشمند Smart Home
      دانلود مجموعه آموزشی شرکت Altium ا (Altium Training)
      مقالات و فایل های آموزشی نرم افزار Labview
      حل مشکل درایور و راه اندازی FT232 های غیراورجینال

      دیدگاه


        پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

        نوشته اصلی توسط محمد م
        چیزی که در حال حاضر هست و خیلی از شرکت ها انجام میدند این هست که بدون هیچ قانونی این مبلغ رو پیشنهاد میدند...
        زیاد نمیشه مانور داد :sad: .مورد داشتیم که یه پروزه مثلا 10 هزارتومن قطعه برده بعد گفتن دستمزد چقدر میشه گفته ده هزار تومن :mrgreen: .شما نه یکی دیگه :job: .

        دیدگاه


          پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

          نوشته اصلی توسط محمد م
          سلام خدمت جناب طراح
          یک سوالی از خدمت جنابعالی داشتم و اونم اینکه چطور میشه هزینه اجرای یک پروژه رو جهت ارائه به یک کارفرما حساب کرد ؟ برای مثال شرکتی یک پروژه ای رو مشخص می کنه و قرار هست اون پروژه رو که شامل سخت افزار و برنامه نویسی (میکرو یا سیستم و . . . .) هست براشون انجام بشه و بعد از اون شرکت دستگاه نهایی رو وارد بازار کنه و به تعداد بفروشه.
          اولین چیزی که مشخص هست این هست که یا باید در این پروژه سهیم بشیم (از طراحی تا تولید و فروش) یا طبق قراردادی یک مبلغ تعیین بشه و پس از دریافت اون مبلغ دیگه پروژه کلاً بشه برای اون شرکت که انتخاب هرکدوم از این موارد باید با توجه به شرایط حاضر انجام بگیره. ولی چیزی که این میون مشخص نیست این هست که هرکدوم از این هزینه چطور باید محاسبه و پیشنهاد بشه ؟ مثلاً اگر بخوایم این پروژه رو پس از پیاده سازی کامل به شرکت واگذار کنیم باید چه مبلغی رو پیشنهاد بدیم؟ یا اگر بخوایم شریک بشیم چطور؟
          چیزی که در حال حاضر هست و خیلی از شرکت ها انجام میدند این هست که بدون هیچ قانونی این مبلغ رو پیشنهاد میدند که این خودش ممکنه باعث ایجاد یکسری مشکلات میشه از جمله وقتی بخوایم در میان چند شرکت مجری، یک قیمت رو به کارفرما پیشنهاد بدیم. چون قانونی نیست مشکل هست واقعاً .
          بطور خلاصه قیمت پروژه ها معمولا بر اساس فضای رقابتی و قیمت های میانگین بازار مشخص می شود که قیمت گذاری بسته به نوع پروژه و میزان دانش فنی بکار رفته و وقت صرف شده برای به نتیجه رساندن آن، می تواند بسیار متغیر باشد. کف قیمت را هزینه قطعات و ساعت کاری صرف شده و مواردی نظیر آن مشخص می کند و سقف آن هم به ارزش ذاتی پروژه و قیمت های رقبا (و البته پارامتری به نام انصاف) بستگی دارد. برای کارهایی که در انجام آن رقبایی هم وجود دارند، بصورت طبیعی نمی توان قیمت گذاری را چندان فراتر از محدوده های متعارف انجام داد (اما برای کارهایی که به هر دلیلی جنبه انحصاری تری دارند، مسئله می تواند متفاوت باشد). در مورد صورت مسئله ای که مطرح کردید، پیشنهاد من به شما این است که در درجه اول اگر در توان شما هست، تولید محصول را خود شما انجام دهید و محصول را بصورت آماده تحویل دهید. روش دیگر این است که تولید توسط شرکت مورد نظر انجام شود و برنامه ریزی میکروکنترلر آن توسط شما که در اینصورت از تعداد محصولات تولید شده گاه خواهید شد و در بحث شراکت بر اساس تعداد محصول تولید شده سود خود را دریافت خواهید کرد. روش دیگر هم همان فروش پروژه است که شخصا به این روش معتقد نیستم و در این روش مبنای قیمت گذاری بر اساس ارزش ذاتی پروژه و قیمت های رقبا و ... مشخص می شود.
          اوژن: به معنای افکننده و شکست دهنده است
          دانایی، توانایی است-Knowledge is POWER
          برای حرفه ای شدن در الکترونیک باید با آن زندگی کرد
          وضعمان بهتر می شود، اگر همه نسبت به جامعه و اطراف خود مسوول باشیم و نگوئیم به ما چه
          قوی شدن و خوب ماندن - خوبی کردن به دیگران یک لذت ماندگار است
          اگر قرار باشد نفت و منابع خام را بدهیم و چرخ بگیریم، بهتر است چرخ را از نو اختراع کنیم
          ساعت کار بدن اکثر انسان ها کمتر از 800000 ساعت است و بعد از آن از کار می افتد

          دیدگاه


            پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

            نوشته اصلی توسط طراح
            بطور خلاصه قیمت پروژه ها معمولا بر اساس فضای رقابتی و قیمت های میانگین بازار مشخص می شود که قیمت گذاری بسته به نوع پروژه و میزان دانش فنی بکار رفته و وقت صرف شده برای به نتیجه رساندن آن، می تواند بسیار متغیر باشد. کف قیمت را هزینه قطعات و ساعت کاری صرف شده و مواردی نظیر آن مشخص می کند و سقف آن هم به ارزش ذاتی پروژه و قیمت های رقبا (و البته پارامتری به نام انصاف) بستگی دارد. برای کارهایی که در انجام آن رقبایی هم وجود دارند، بصورت طبیعی نمی توان قیمت گذاری را چندان فراتر از محدوده های متعارف انجام داد (اما برای کارهایی که به هر دلیلی جنبه انحصاری تری دارند، مسئله می تواند متفاوت باشد). در مورد صورت مسئله ای که مطرح کردید، پیشنهاد من به شما این است که در درجه اول اگر در توان شما هست، تولید محصول را خود شما انجام دهید و محصول را بصورت آماده تحویل دهید. روش دیگر این است که تولید توسط شرکت مورد نظر انجام شود و برنامه ریزی آن توسط شما که در اینصورت از تعداد محصولات تولید شده گاه خواهید شد و در بحث شراکت بر اساس تعداد محصول تولید شده سود خود را دریافت خواهید کرد. روش دیگر هم همان فروش پروژه است که شخصا به این روش معتقد نیستم و در این روش مبنای قیمت گذاری بر اساس ارزش ذاتی پروژه و قیمت های رقبا و ... مشخص می شود.
            روشی که مد نظر بنده بود همین روش دومی هست که اشاره کردید یعنی تولید توسط شرکت و برنامه ریزی توسط ما که البته در خیلی از محصولات این کار انجام میشه مثل بردهای آسانسور که باید میکروکنترلر برنامه ریزی شده به صورت جدا خریداری بشه .
            اما موضوعی که هست قیمت گذاری این پروژه یا درصد شراکت در پروژه هست که البته این دو معادل هم هستند یعنی اگر قرار هست بالفرض با شرکتی در این زمینه شریک شد باید این موضوع رو مورد توجه قرار داد که این پروژه چقدر هزینه مادی و فکری برای گروه داشته. هزینه مادی که مشخص هست . اما چیزی که مشخص نیست، هزینه فکری ای هست که برای این کار صرف شده که البته به دلیل این هست که مشخص نیست این کار باید براساس چه قانونی باشه. مثلاً همونطور که دوستمون هم اشاره کردند موردی بوده که برای اجرای یک پروژه صنعتی مبلغی رو با قوانینی که مدنطرمون بود و هزینه هایی که کرده بودیم و نفرساعتی که در این زمینه به کار گرفته شده بود و در نظر گرفتن انصافی که اشاره کردید پیشنهاد داده بودیم ولی بعداً که پروژه به شرکت یا شخص دیگه ای واگذار شده متوجه شدیم که این کار رو مثلاً با 30 درصد مبلغ هزینه مادی که کرده یعنی 30 درصد هزینه سخت افزار رو به عنوان هزینه برنامه نویسی یا به عبارتی دیگه سود پروژه در نظر گرفته که به نظر بنده اصلاً با هیچ طرز فکری و قانونی درست در نمیاد . اونم برای پروژه ای که قرار هست توسط کارفرما به صورت انبوه به فروش بره.یا حتی برای جمع کردند رزومه مورد داشتیم که تقریباً بدون سودی کار رو انجام داده که البته پروژه زیاد مهمی هم نبود. این شد که نتونستیم در این زمینه کاری بکنیم و تازه وقتی شرکت کارفرما هزینه ما رو با اون ها مقایسه می کرد به ما و بقیه می گفت مبلغی که پیشنهاد دادید واقعاً بالاست و بی انصافانه و . . . . البته به تجربه بنده بیشتر این کارها توسط شرکت هایی انجام می گیره که نوپا هستند که سعی در این دارند که با هزینه های بسیار پایین یک پروژه ای رو بردارند و اصلاً به این موضوع فکر نمی کنند که در آینده ممکن هست این مشکل دامن خودشون رو هم بگیره و باعث بدبینی کارفرما ها نسبت به بقیه شرکت ها بشه یا اصلاً این موضوع رو در نظر نمی گیرند که اگر خودتون که کامل دارید پروژه رو اجرا می کنید اگر خودتون این دستگاه رو تولید کنید چقدر براتون داره و . . .
            تاپیک جامع سیستم مدیریت ساختمان BMS و خانه هوشمند Smart Home
            دانلود مجموعه آموزشی شرکت Altium ا (Altium Training)
            مقالات و فایل های آموزشی نرم افزار Labview
            حل مشکل درایور و راه اندازی FT232 های غیراورجینال

            دیدگاه


              پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

              نوشته اصلی توسط محمد م
              روشی که مد نظر بنده بود همین روش دومی هست که اشاره کردید یعنی تولید توسط شرکت و برنامه ریزی توسط ما که البته در خیلی از محصولات این کار انجام میشه مثل بردهای آسانسور که باید میکروکنترلر برنامه ریزی شده به صورت جدا خریداری بشه .
              اما موضوعی که هست قیمت گذاری این پروژه یا درصد شراکت در پروژه هست که البته این دو معادل هم هستند یعنی اگر قرار هست بالفرض با شرکتی در این زمینه شریک شد باید این موضوع رو مورد توجه قرار داد که این پروژه چقدر هزینه مادی و فکری برای گروه داشته. هزینه مادی که مشخص هست . اما چیزی که مشخص نیست، هزینه فکری ای هست که برای این کار صرف شده که البته به دلیل این هست که مشخص نیست این کار باید براساس چه قانونی باشه. مثلاً همونطور که دوستمون هم اشاره کردند موردی بوده که برای اجرای یک پروژه صنعتی مبلغی رو با قوانینی که مدنطرمون بود و هزینه هایی که کرده بودیم و نفرساعتی که در این زمینه به کار گرفته شده بود و در نظر گرفتن انصافی که اشاره کردید پیشنهاد داده بودیم ولی بعداً که پروژه به شرکت یا شخص دیگه ای واگذار شده متوجه شدیم که این کار رو مثلاً با 30 درصد مبلغ هزینه مادی که کرده یعنی 30 درصد هزینه سخت افزار رو به عنوان هزینه برنامه نویسی یا به عبارتی دیگه سود پروژه در نظر گرفته که به نظر بنده اصلاً با هیچ طرز فکری و قانونی درست در نمیاد . اونم برای پروژه ای که قرار هست توسط کارفرما به صورت انبوه به فروش بره.یا حتی برای جمع کردند رزومه مورد داشتیم که تقریباً بدون سودی کار رو انجام داده که البته پروژه زیاد مهمی هم نبود. این شد که نتونستیم در این زمینه کاری بکنیم و تازه وقتی شرکت کارفرما هزینه ما رو با اون ها مقایسه می کرد به ما و بقیه می گفت مبلغی که پیشنهاد دادید واقعاً بالاست و بی انصافانه و . . . . البته به تجربه بنده بیشتر این کارها توسط شرکت هایی انجام می گیره که نوپا هستند که سعی در این دارند که با هزینه های بسیار پایین یک پروژه ای رو بردارند و اصلاً به این موضوع فکر نمی کنند که در آینده ممکن هست این مشکل دامن خودشون رو هم بگیره و باعث بدبینی کارفرما ها نسبت به بقیه شرکت ها بشه یا اصلاً این موضوع رو در نظر نمی گیرند که اگر خودتون که کامل دارید پروژه رو اجرا می کنید اگر خودتون این دستگاه رو تولید کنید چقدر براتون داره و . . .
              پیشنهاد خام من:
              1-حساب کنید طراحی پروژه چه میزان هزینه برده : هزینه های قطعات و ... + هزینه نفرات ( n نفر در سال که پروژه کار برده طراحیش * حقوق متعارف هر نفر در سال) (یا اینکه حقوق نفرات رو به جزء و دقیق حساب کنید برای هر رده از افراد مشارکت کننده در پروژه)

              این هزینه طراحی مبلغی هست که هزینه کردید و حداقل میزان سرمایه ای هست که باید بهتون برگرده ، این سرمایه باید ترجیحا(برای کاهش ریسک [تخمین] و دلایل دیگر) طی چند مدت (چند ماه/چند سال ، بسته به نوع پروژه و مدتی که انتظار میره در بازار باشه) اول عرضه محصول بهتون برگرده ، این میزان رو بر تعداد محصولی که تخمین میزنید در طی این مدت درنظر گرفته شده برای برگشت سرمایه تولید و عرضه میشه تقسیم کنید که میشه مبلغی که باید به ازای هر واحد محصول بگیرید در طی این چند مدت اولیه که سرمایه طراحی برگرده (اینجوری *تقریبا* دیگه نیاز به گذاشتن تفاوت بین حالت انحصاری و غیر انحصاری نیست ، اگر شرکتی استفاده انحصاری از پروژه شما رو بخواد کل سرمایه طراحی رو بر میگردونه ...)

              2-علاوه بر سرمایه ای که برای طراحی پروژه گذاشتید یک هزینه ای باید در نظر بگیرید برای پشتیبانی و نگه داری و توسعه پروژه به ازای هر محصول برای هر چند سالی که انتظار میره هر محصول فعال بمونه (هزینه منیج پروژه؟ پشتیبانی فنی؟ توسعه و دیباگ ؟ گارانتی؟ نصب؟ موارد دیگه؟)

              3-هزینه قطعات هر واحد محصول رو حساب میکنید که بسته به تیراژ داره که البته برای کاهش ریسک و ساده شدن کار میتونید این مورد رو به جای اینکه کلی برای هر سال یا .. حساب کنید برای هر سفارشی که شرکت یا شرکت های طرف قرارداد بهتون میدن جداگانه حساب کنید ، یعنی مثلا من به شما در یک نوبت 10000 عدد سفارش میدم روی 10000 عدد قیمت قطعات و هزینه تولید هر واحد از محصول رو حساب کنید (مثلا در مورد پروژه شما:خرید،برنامه ریزی،تحویل میکروکنترلر بر روی تیراژ 10000 به ازای *هر* میکروکنترلر)
              اگر در یک نوبت چندین شرکت همزمان سفارش دادند یا به هر دلیلی شما خودتون در تیراژ بالاتری خریدید و قیمت هر عدد کمتر تمام شد سود شما بیشتر خواهد شد ...

              3- موارد بالا رو جمع میکنید و X درصد سود بهش اعمال میکنید که میشه قیمت فروش هر میکروکنترلر برای شما که ضرب میکنید در تیراژی که اون شرکت سفارش داده در اون نوبت میشه مبلغ دریافتی برای اون سفارش

              با سپاس

              دیدگاه


                پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                هزینه سخت افزار و نفر ساعتی که در پروژه به کار رفته و همچنین هزینه های مربوط به پشتیبانی و نصب تقریباً مشخص هست، همچنین سیاست هایی که میشه برای دریافت این هزینه به کار برد ولی قیمت گذاشتن روی برنامه نویسی که انجام شده باید به چه صورت باشه ؟ میشه هزینه برنامه نویسی رو به نحوی همون هزینه نفر ساعتی که برای این کار برده شده حساب کرد ولی آیا نباید بین یک پروژه صنعتی با یک پروژه ساده تر از لحاظ برنامه نویسی تفاوتی وجود داشته باشه؟ بعضی از پروژه ها ممکن هست مثلاً سه ماه طراحی و پیاده سازی و نهایی سازی اون ها طول بکشه ولی واقعاً ارزش به مراتب بالاتری داشته باشند (از لحاظ فکری یا مادی مثلاً تولید انبوه) در صورتی که بالعکس ممکن هست یک پروژه سه ماه طول بکشه ولی از لحاظ مادی شاید نهایتاً یکی دو دستگاه بیشتر نیاز نباشه.
                تاپیک جامع سیستم مدیریت ساختمان BMS و خانه هوشمند Smart Home
                دانلود مجموعه آموزشی شرکت Altium ا (Altium Training)
                مقالات و فایل های آموزشی نرم افزار Labview
                حل مشکل درایور و راه اندازی FT232 های غیراورجینال

                دیدگاه


                  پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                  خوب اگر همین پارامتر ها رو در الگوریتم بالا قرار بدیم فکر میکنم باز هم مشکلی نباشه:
                  اگر تیراژ کار پایین باشه در واقع اون سرمایه طراحی (که شامل برنامه نویسی هم خواهد بود که مثل بقیه افراد گروه با توجه به نفرات و ساعت/ماه/سال و حقوق متعارف هر کدام/رده از این نفرات محاسبه میشه) بین تعداد کمتری محصول تقسیم میشه و در نهایت از لحاظ بازگشت سرمایه تقاوتی نخواهد بود و همون میزان سرمایه طراحی بر میگرده هزینه تولید و ساپورت و توسعه هم مشکلی نیست و متعارف برمیگرده ، فقط باز به ازای هر محصول بیشتر خواهد بود به علت تیراژ پایین

                  و اما در مورد تفاوت ارزش پروژه ها شما حقوق افراد و سود نهایی رو متناسب با ارزش پروژه و سختی کار و ارزش بخشی که ان شخص مورد نظر مسئولش هست انتخاب میکنید ، مثلا حقوق برنامه نویسی که روی طراحی یک ربات برای مسابقه/مصارف اموزشی کار میکند با برنامه نویسی که روی یک ربات پزشکی یا نظامی کار میکند یا حقوق کسی که یک برد مخابراتی نظامی یا ابزار اندازه گیری طراحی میکند با کسی که یک اداپتور معمولی طراحی میکند یا حقوق کسی که یک برد پیچیده و گران قیمت رو مونتاژ دستی میکند با حقوق کسی یک برد معمولی را مونتاژ میکند یکسان نیست

                  اینکه این حقوق ها چقدر باشد بسته به عرف جامعه و سختی(لول اطلاعات/تجربه مورد نیاز + حساسیت پروژه + ... ) و نقش اون قرد در گروه داره (که البته در گروه ها/پروژه های کوچک(از نظر حجم کار) کمی سخته مقایسه و ارزش گذاری کار افراد)
                  هر فردی در گروه فقط همون حقوق متعارف خودش رو میگیره و سود نهایی نیز متعلق به صاحبان پروژه/گروه/شرکت خواهد بود
                  فقط در تعیین این دستمزد ها باید حداقل میزان رو در نظر بگیرید ( از دید سرپرست گروه ) ، اگر به فرض برنامه نویسی پروژه با 4 نفر.ماه با حقوق 1.5 میلیون تومان در ماه قابل انجام هست شما نباید به این دلیل که خودتون ( صاحب پروژه/گروه/شرکت‌) عضو همین برنامه نویسان هستید حقوق برنامه نویسان یا خودتون رو بالاتر در نظر بگیرید ، باید حداقل حقوقی که میشود در جامعه کسی رو با حداقل توانایی مورد نیاز برای انجام این کار استخدام کرد در نظر بگیرید ، سود شما به عنوان سهامدار یا صاحب پروژه/گروه/شرکت از روی همون سود نهایی که اعمال میشود(با توجه به ارزش پروژه و فاکتور انصاف که استاد کی نژاد فرمودن) تامین میشود
                  با سپاس

                  دیدگاه


                    پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                    یکی از تجربیاتی که به قیمت صرف سال ها زمان و هزینه های مالی سنگین برای کار در رشته الکترونیک به دست آورده ام (و چون کسی نبوده که در گذشته ها این گونه تجربیات را در اختیار من بگذارد، علاقه مندم آن را به جوان تر ها و افراد کم تجربه تر منتقل کنم) این است که برای وارد شدن و جا افتادن در یک زمینه و field کاری جدید، بسته به نوع فعالیت و کیفیت کار و میزان تبلیغات و ... به حداقل یک تا سه سال زمان نیاز است و مانند درختی که از مرحله کاشت تا زمان ثمر دهی آن باید صبر و شکیبایی به خرج دهیم، باید در این نوع فعالیت ها هم به میزان کافی صبر داشته باشیم و انتظار نداشته باشیم که مانند تاسیس یک نانوایی که از فردای راه اندازی به نتیجه می رسد، فعالیت در حوزه های تخصصی و حرفه ای هم به زودی به نتیجه برسد. اما نکته مثبت این است که اگر این صبر و شکیبایی به همراه سایر ملزومات مرتبط با یک کار تخصصی و حرفه ای با هم جمع شوند، بعد از راه افتادن آن دیگر این کار است که به سراغ شما خواهد آمد و در طول زمان ادامه دار و با پشتوانه خواهد بود.
                    اوژن: به معنای افکننده و شکست دهنده است
                    دانایی، توانایی است-Knowledge is POWER
                    برای حرفه ای شدن در الکترونیک باید با آن زندگی کرد
                    وضعمان بهتر می شود، اگر همه نسبت به جامعه و اطراف خود مسوول باشیم و نگوئیم به ما چه
                    قوی شدن و خوب ماندن - خوبی کردن به دیگران یک لذت ماندگار است
                    اگر قرار باشد نفت و منابع خام را بدهیم و چرخ بگیریم، بهتر است چرخ را از نو اختراع کنیم
                    ساعت کار بدن اکثر انسان ها کمتر از 800000 ساعت است و بعد از آن از کار می افتد

                    دیدگاه


                      پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                      بسم الله الرحمن الرحیم
                      نوشته اصلی توسط طراح
                      دستگاه هایی را که به خارج از کشور فرستاده شده و از طرف کارخانه سازنده آن غیرقابل تعمیر اعلام شده بود، بازسازی و راه اندازی کردم و این مطلب امکانی را برای من فراهم کرد که وارد یکی از صنایع کشور شوم و به عنوان فردی که کاری فراتر از متخصصین خارجی طرف حساب آن صنعت را انجام داده بود، معرفی شوم. و در ادامه این مسیر، فرصت های کاری و اقتصادی بسیاری بر اساس همان شروع موفق ایجاد شد که بخشی از آن هنوز ادامه دارد.
                      بنده الان در همان سنی هستم که مهندس تعمیرات انجام داد
                      و تجربه شیرین خودم رو بگم، خالی از حکمت نیست

                      بعد از انجام دو پروژه که کاربردشون درون دانشگاه بود، استاد از کارم رضایت نسبی داشت
                      این استاد، سهامدار یکی از شرکت های باربری ریلی خصوصی بود، هماهنگ کرد و رفتم سایت تعمیر و نگه داری لوکوموتیوهاشون
                      از اونجایی که لوکوموتیوهای چینی چندسالی بیشتر از ساخت شون نمی گذشت، سیستم کنترل مرکزی رایانه ای داشتند و این سیستم شامل 13 برد که هریک به اندازه مادربورد رایانه بودند کنار هم قرار داشتند.
                      هیچ شرکتی جرئت نمی کرد قرار داد تعمیر ببند، اما منی که تاحالا کاپوت ماشین باز نکرده بودم، پذیرفتم تعمیر برق کشی لوکوموتیو را با قیمتی نازل انجام دهم (قیمت پایین گرفتم تا اگر موفق نشدم، خسارت سنگینی متحمل نشوم)

                      بردی که در زمان گارانتی، تکنیسین های چینی سوخته اعلام کرده بودن به دستم رسید. تمام قطعات را ابتدا با چشم بررسی کردم. همه چیز درست بود
                      با مولتی متر سالم بودن قطعات رو بررسی کردم، بازهم همه چیز درست بود
                      روش های تست را از اینترنت گرفتم، خازن ها ، دیود ها، مقاومت ها و .. همه چیز کار می کرد.
                      از اونجایی که سرم بوی قرمه سبزی می ده، گفتم سنگ مفت، گنجشک مفت. توکل به خدا کردم ، برد را با اسپری ناهید شستم و فرستادم برای بررسی.
                      تکنیسین ها روی لوکوموتیو بستند و نتیجه اعلام شد
                      موفقیت در تعمیرات
                      :wow:
                      و مثل توپ در راه آهن منطقه صدا کرد.

                      این نتیجه خیلی تحت تاثیرم قرار داد
                      اینکه همیشه کارها، در گرو مسائل فنی نیست، خیلی وقت ها جرئت و جسارت لازمه تا کار حل بشه.
                      تکنسین های نگهداری حاضر نبودند به خودشون زحمت بدهند برد سوخته ببندند، شایدم می ترسیدند به بردهای دیگر آسیب بزنه، اما اون استاد دانشگاه به یک نیروی جوان داخلی اعتماد کرد و کار راه افتاد.
                      نتیجه گرفتم از پیچیدگی و ناملموس بودن کار نباید ترسید، چرا که تو ایران و حتی در سطح جهانی، یادداشت های نگهداری لوکوموتیو نسبت به سایر رشته ها بسیار کم و سکرت هست
                      نتیجه گرفتم از کار نترسیم، بریم جلو خود به خود کار راه می افته.


                      *
                      بعد از اون کار، چند برد دیگر هم دستم رسید که نه به این سادگی اما با وارد کردن و عوض کردن چند قطعه خاص، برد تعمیر شد.
                      بحمدالله
                      برای کاری در حوزه اربعین نیاز به نیروی داوطلب هستیم.
                      http://hosseinwalkingday.com

                      دیدگاه


                        پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                        با عرض سلام خدمت همه اساتید.
                        استاد کی نژاد بنده در رابطه با یک ایده کاری نیاز به مشاوره داشتم اون رو براتون پیام خصوصی فرستادم . میدونم وقت ندارید اما اگه امکانش هست کمکم کنید

                        دیدگاه


                          پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                          بسته به نوع فعالیت و کیفیت کار و میزان تبلیغات و ... به حداقل یک تا سه سال زمان نیاز است و مانند درختی که از مرحله کاشت تا زمان ثمر دهی آن باید صبر و شکیبایی به خرج دهیم،
                          خواهشی دارم که موقع انتقال این تجربه ب دوستان،
                          توجیهشان کنید که احتمالن خانواده ی شما، دوستان و شرکای شما،
                          بخصوص اگر در زمینه ی مربوطه تخصص نداشته باشند،
                          این یک تا سه سال برایشان قابل تحمل نخواهد بود. بایستی قبل از شروع، فکری ب حال آن ها بکنید.

                          مشکلی ک در شروع کار تولید برد های مخابراتی تجاری و صنعتی ب سختی بنده را زمین زد، همین مساله بود.
                          شخصن صبر لازم و اعتقاد لازم ب مسیر را داشتم. پیشرفت با شیب کند ولی مطلوب بود.
                          اساتیدی ک دورادور در جریان کلّیت کار بودند، تشویق و تحسین میکردند و آینده را روشن می دیدند.
                          اما با چند مشکل کوچک شخصی در مسیر، تنش های شدیدی بین من و دوستان و بعد از مدتی با پدر و مادرم پیش آمد.
                          بنده به دروغگویی، بی مسئولیتی و بدقولی متهم شدم و همه ی کم کاری ها به پای بنده نوشته شد.

                          و در انتها من ماندم و یک تعداد برد نیمه کاره که برای ریال ب ریال صرفه ی اقتصادی شان، ساعت ها وقت گذاشتم،
                          ده ها ساعت ویدیوی شرکت های مطرح تجهیزات الکترونیکی را بررسی کردم و حتی طرح کیس کارهایشان را الگو برداری کردم!
                          تا حدی که میتوانستند با بردهای چینی بی کیفیت، از لحاظ قیمت بخوبی رقابت کنند و از نظر کیفیت هم مناسب باشند،
                          اما الان دیگر حوصله ای برای کار کردن با هیچ کدامشان نمانده...

                          موفق باشید.

                          دیدگاه


                            پاسخ : پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                            نوشته اصلی توسط MReza.p
                            خواهشی دارم که موقع انتقال این تجربه ب دوستان،
                            توجیهشان کنید که احتمالن خانواده ی شما، دوستان و شرکای شما،
                            بخصوص اگر در زمینه ی مربوطه تخصص نداشته باشند،
                            این یک تا سه سال برایشان قابل تحمل نخواهد بود. بایستی قبل از شروع، فکری ب حال آن ها بکنید.

                            مشکلی ک در شروع کار تولید برد های مخابراتی تجاری و صنعتی ب سختی بنده را زمین زد، همین مساله بود.
                            شخصن صبر لازم و اعتقاد لازم ب مسیر را داشتم. پیشرفت با شیب کند ولی مطلوب بود.
                            اساتیدی ک دورادور در جریان کلّیت کار بودند، تشویق و تحسین میکردند و آینده را روشن می دیدند.
                            اما با چند مشکل کوچک شخصی در مسیر، تنش های شدیدی بین من و دوستان و بعد از مدتی با پدر و مادرم پیش آمد.
                            بنده به دروغگویی، بی مسئولیتی و بدقولی متهم شدم و همه ی کم کاری ها به پای بنده نوشته شد.

                            و در انتها من ماندم و یک تعداد برد نیمه کاره که برای ریال ب ریال صرفه ی اقتصادی شان، ساعت ها وقت گذاشتم،
                            ده ها ساعت ویدیوی شرکت های مطرح تجهیزات الکترونیکی را بررسی کردم و حتی طرح کیس کارهایشان را الگو برداری کردم!
                            تا حدی که میتوانستند با بردهای چینی بی کیفیت، از لحاظ قیمت بخوبی رقابت کنند و از نظر کیفیت هم مناسب باشند،
                            اما الان دیگر حوصله ای برای کار کردن با هیچ کدامشان نمانده...

                            موفق باشید.
                            چرا بی حوصله شده اید ؟ شما کارتون انگاری خیلی حرفه ای بوده ؟ مثل ما مبتدی نیستید . کارتون رو یک جور دیگه ی انجام بدید که بی حوصله نشید

                            به نظر من خیلی چیز ها بستگی به شخصیت خود ادم داره بعضی ها میتونند توی خونه کار کنند بعضی ها هم مثل ما نمی تونند من اگر قرار بود توی خونه چیزی یاد بگیرم توی 3 سال هنرستان و 5 سال دانشجویی یاد میگرفتم . به قول یکی از اساتید بعضی ها هم خیلی رویا پردازی میکنند و بعضی ها هم فک میکننند این چیزیه که دوست دارند پس تا زمانی که نرند توی کار متوجه نمیشند که دنبال چی هستند .
                            انصافا من خودم واقعا نمیدونم چی دوست دارم نمیدونم بخونم واسه ارشد یا نه . اگر خواستم بخونم نمیدونم مهندسی پزشکی بخونم یا الکترونیک یا رباتیک یا مخابرات . باز حتی نمیدونم اگه الکترونیک خوندم دیجیتالشو بخونم یا انالوگشو یا نیمه هادیشو و ..... .
                            واقعا میگم
                            واقعا نمیدونم . خودم شاید دلیلش رو بدونم چون هر روز یک چیزی می بینم و فکرم تغییر میکنه .
                            خوب حالا از این حرفها گذشته من هم مدت سه ماه می باشد وارد بازار کار شده ام در مدت این سه ماه فعلا ضرر کرده ام حدود 200 هزار تومان ضرر کرده ام من میخواستم ابتدا با بقیه کار کنم و شاگردی کنم ولی کسی حاضر نمیشد منو به شاگردی بگیره و .... درسته که من ضرر کرده ام ولی توی این مدت دوتا کار رو یاد گرفتم تابلو روان و ثابت . یک تابلو ثابت هم زدم . درسته که این کارها کار زیاد شاغی نیست و همه ی شما یاد دارید ولی خوب یک نمونه کار میشه گفت که هست . و فعلا دارم روی یک مدار الکترونیکی با بسکام کار می کنم اگه به نتیجه برسه قصد دارم یک دو سه نمونه بسازم و بعد ببینم مردم خریدارند یا نه ؟
                            به نظر من اشکالی نداره اگه شما یک سال وارد بازار بشید و یک تومان ضرر کنید یک تومان نه شما رو پولدار میکنه نه شما رو فقیر . همه هم گفتند کار خوبی کردی .
                            ولی اگه خواستید شروع کنید و مثل من کاری رو یاد ندارید جان من یک جای خیلی ارزون رو کرایه کنید . من ارزونترین جای شهرمون رو کرایه کردم . همه میگند جاش خوب نیست ولی باز همه می گند به قیمتش خیلی می ارزه . جون میده واسه تولیدی .


                            ادم افسون تجربه هاشو نمیخوره به نظرم . ولی ادم افسوس عمری رو که هدر رفته میخوره . الان به نظرم من توی همین انجمن ها خیلی از مدارها هست که میشه صنعتی شون کرد چرا دروغ من خودم شاید به زودی یکی از فرکانس متر های همین سایت رو بیام و روش کار کنم و وارد بازارش کنم به نظر من خریدار داره . خریدار هم نداشته باشه باز هم شما ضرر نمیکنید .

                            این عمر است که میگذرد من خیلی از عمرم رو هدر کردم توی این مدت که وارد بازار کار شده ام احساس میکنم کمتر عمرم هدر رفته . و توی این مدت از خودم بیشتر راضی بوده ام . با اون که ضرر مالی هم کرده ام . بازم میگم اول سعی کنید شاگردی کنید اگه پیدا نشد سعی کنید توی خونه کار کنید و یاد بگیرید اگه بازهم دیدید نمیتونید بعدش مثل من بیایید بیرون و برای شروع ریکس های عجیب و قریب نکنید بخصوص اگه وضعیت مالیتون خوب نیست . فقط بیکار نباشید . حتی میشه از مسافرت رفتن هم کسب درامد کرد . از ضرر کردن هم نترسید .
                            مولا علی (ع) میفرمایند : آسوده باش , آستین هارا بالا بزن , بر خدا توکل کن , آنگاه خدا را خواهی دید که زودتر از تو دست به کار شده است .

                            دیدگاه


                              پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                              انصافآ پاسخ تون خیلی دلسوزانه و خوب بود، تشکر.

                              چرا بی حوصله شده اید ؟ شما کارتون انگاری خیلی حرفه ای بوده ؟
                              منظورم بطور خاص در مورد بردهای مخابراتی ک کار کردیم بود،
                              این روزا بخوامم زمانی برای بی حوصله شدن ندارم!
                              کارم حرفه ای نبوده،
                              یک سری برد tracking و sensor node و... کار کردیم.

                              به نظر من اشکالی نداره اگه شما یک سال وارد بازار بشید و یک تومان ضرر کنید یک تومان نه شما رو پولدار میکنه نه شما رو فقیر . همه هم گفتند کار خوبی کردی .
                              همیشه در جواب دوستانی ک تشویق ادامه تحصیل و کلآ سر براه شدن میکنند،
                              گفتم ترجیح میدم تا 25 سالگیم، 1 سال زندان رفته باشم بخاطر ورشکستگی تو زمینه کاری،
                              تا اینکه روی کاغذ دنبال توهمات غیر معقول ذهن طراحان سوال های مثلآ درسی بوده باشم!

                              دیدگاه


                                پاسخ : کار و اشتغال در برق و الکترونیک

                                مطالب جالبی بود
                                بخشیش ادم رو امیدوار و بخشیش نا امید میکنه
                                نمیدونم چی بگم
                                من هم مدتی میشه یک جای خیلی مناسب رو اجاره کردم که شروع به کار کنم کارگاه pcb راه افتاده الان میتونم pcb با کیفیت مناسب بزنم مدار هم برای تولید زیاده اما نمیدونم چرا دل سرد شدم میترسم کارم نگیره و اینده ای نداشته باشه شاید میرفتم دنبال کار دولتی بهتر بود ذهنم همش درگیر این چیزاست اما میدونم الکترونیک بازار بزرگی داره و میشه کار کرد امید به خدا
                                درد من تنهایی نیست ، بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت، بی عرضگی را صبر، و باتبسمی بر لبان این حماقت را حکمت خداوند می نامند. ---((گاندی))---

                                دیدگاه

                                لطفا صبر کنید...
                                X