سوال مهم در مورد Process

[حمید نجفی]

پاسخ : سوال مهم در مورد Process

باسلام و تشکر
منظورم داخل پروسس هست

A sequential signal assignment may have a delay:

process (A,B)
begin
SUM <= A xor B after 1.7 ns;
CARRY <= A and B after 1.2 ns;
end process;

برای شبیح سازی هست یا می توان تاخیر واقعی ایجاد کرد؟

من هم منظورم داخل پرسس هست
اینی که شما فرمودین قابل سینتی سایز نیست و فقط برای شبیه سازیه
یک متغیر در پرسس تعریف کنید و با هر لبه کلاک یک واحد به اون اضافه کنید
اگر فرکانس کلاک 50 مگاهرتز بود پس هر وقت این متغیر مقدارش برسه به 50000000 یعنی یک ثانیه گذشته-در همین نقطه این متغیر در یک دستور شرط مقدارش 0 میشه و دوباره اضافه شدن شروع میشه-پس الان زمان 1 ثانیه رو داریم

[marjan_kohandel]

پاسخ : سوال مهم در مورد Process

سلام استاد نجفی :biggrin:

من همه چیز یادم رفته بود :icon_razz:

اون موقع کار نمی کردم. ولی کلاستون خیلی خوب بود. با اینکه خیلی گذشته ولی جزوه ها رو دیدم همه چیز یادم اومد

[marjan_kohandel]

پاسخ : سوال مهم در مورد Process

منظور؟!
اوهوم :agree:! من بودم مشق میدادم روزی 20 صفحه فقط بنویس زیان توصیف سخت افزار تا یه بارم شده طرف با دقت به مفهوم این جمله توجه کنه. تو پروسس داری یه سخت افزاری رو توصیف می کنی. کدی نمینویسی که خط به خط اجرا بشه.
البته من خودم شاگردما... جسارت کردیم
چه خوب اگه بشه سخت افزار رو تکرار و عملیات رو موازی کرد. یا حتی تکرار سخت افزار بدون موازی سازی تا جایی که تاخیر اجازه میده. اتفاقا هنر طراح رو نشون میده و به نظر من حقیــــر اشکال نیست. ایده آل همینه

دست شما درد نکنه دیگه !!!

[حمید نجفی]

پاسخ : سوال مهم در مورد Process

سلام استاد نجفی :biggrin:

من همه چیز یادم رفته بود :icon_razz:

اون موقع کار نمی کردم. ولی کلاستون خیلی خوب بود. با اینکه خیلی گذشته ولی جزوه ها رو دیدم همه چیز یادم اومد

شما لطف دارید

[spman]

پاسخ : سوال مهم در مورد Process

یه موضوع مهمی هست به نام MOC یا Model Of Computation

MOC پارادایم (paradigm) یا نگرش (یا جهان بینی) که طراح سیستم موقع حل مسئله ای داره. MOC های مختلفی وجود داره و هر مسئله میتونه با MOC های مختلف حل و پیاده سازی بشه. هر MOC برای خودش زبان و ابزار مخصوص داره. و بهترین راه برای یادگرفتن هر MOC کار کردن با زبان و ابزار اونه. اگه نه هرچی واسه طرف توضیح بدی چون دیدیش براساس یه MOC دیگه هست واسش جا نمی افته. باید درگیرش بشه.
هر MOC واسه خودش خصوصیاتی داره. مثلا اینکه تعریفش از زمان چیه. آیا زمان بصورت logical براش قابل تعریفه با physical و ...

یکی از معروفترین MOCها مدل Von Neumann هست که معروفترین زبانش هم زبان C. در واقع وقتی به زبان C کد مینویسین یعنی دیدتون von neumann هست. (البته اگه از مشتقات غیر استانداردش بگذریم)
یه MOC دیگه مدل معادلات تفاضلی. معمولا کنترلی ها یا سیگنال سیستمی ها با این دید مسئله رو میخوان حل کن. لاپلاس میگیرن. تبدیل z و ...
مدل دیگه CFSM که حل مسئله با اون به کمک طراحی ماشین حالت (Finite State Machine) انجام میشه. مثل زبان StateCharts
verilog و vhdl ابزار مدل discrete event هستن (اگه اشتباه نکنم. discrete داشت...)

خلاصه اینکه مدل های مختلفی وجود داره و هر طراح یا مهندسی با چیزایی که یاد گرفته و ابزاری که داره از یه MOC پیروی می کنه.
پس سعی نکنید هرچیزی رو با مدلی که تو ذهنتون هست بزور تطبیق بدین. شهامت یادگیری مدل های جدید رو داشته باشین. و به خودتون فرصت بدین تا درکش کنین.