اطلاعیه

Collapse
No announcement yet.

ارتباط سریال برای دو میکرو

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • Show
Clear All
new posts

    ارتباط سریال برای دو میکرو

    سلام
    من می خواهم یک برنامه بنویسم که دو میکرو در ان هست که در میکرو اولی اطلاعاتی از قبیل نام ونام خانوادگی و شماره دانشجویی 5 نفر وجود دارد و بصورت سریال اطلاعات را به میکرو دومی می دهد وحالا یک سئوال دارم که این نام و نام خانوادگی در میکرو اولی در DBذخیره شده اند و حالا در انتقال محدودیت ندارم که می خواهم انها را در یک ثبات معمولی میکرو دوم ذخیره کنم(ثبات 8 بیتی) .می شه کمک کنید خیلی فوری هم هست
    :sad:
    "هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم." هلن کلر

    #2
    پاسخ : ارتباط سریال برای دو میکرو

    سلام
    منظورتون رو از اینکه" محدودیت ندارم "دقیقا متوجه نشدم .
    ولی تو میکرو همه چیز تو همون ثبات های 8 بیتی که گفتین ذخیره میشه .
    برای انتقال اونها به میکرو مقصد هم کافیه یه حلقه بنویسی که داخلش یه کانتر باشه که با هر بار تکرار حلقه از کانتر یکی کم بشه .
    و یه زیر برنامه هم خارج حلقه بنویس که با گرفتن آدرس دیتا تو حافظه میکرو مبدا اونو با سریال بفرسه به میکرو مقصد .
    حالا تو همون حلقه ای که گفتم اول آدرس شروع اسامی که گفتین رو ( منظورم از آدرس شروع همون آدرسی هستش که قبل از DBکردن دیتا با ORG مشخص کردین) تو یه رجیستر ذخیره میکنید بعد همون زیر برنامه ای که واسه ارسال دیتا با سریال نوشتین رو فراخوانی (ACALL )میکنید . این زیر برنامه آدرس رو از تو رجیستری که مشخص کردین میگیره و اون بایت رو ارسال میکنه .
    بعد از پایان این مرحله به حلقه بر میگردین و مقدار رجیستری که آدرس رو داخلش ذخیره کردین رو یکی افزایش میدین و کانتر رو یکی کاهش میدین . مقدار کانتر رو قبل از شروع حلقه مساوی با تعداد بایتهایی که میخاین ارسال کنین قرار میدین . داخل این حلقه باید دوسه خط اضافه کنید تا بعد از صفر شدن کانتر میکرو از حلقه خارج بشه .

    حالا این حلقه دیتا رو بایت به بایت تا صفر شدن کانترش ( اتمام دیتا ) از طریق سریال میفرسته .

    تو میکرو مقصد هم برنامه ای شبیه همین بنویسید که دیتای گرفته شده رو پشت سر هم به صورت مرتب بچینه .

    طولانی شد ولی ساده تر از این گمون نمیکنم بشه. :smile:

    بازم اگه مشکلی داشتین برنامه ای که نوشتین رو بزارین . دوستان دیگه هم حتما کمک میکنن .
    موفق باشید .
    دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
    گفتم ای عشق من از چیز دگر می​ترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
    من به گوش تو سخن​های نهان خواهم گفت سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
    قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
    مولانا

    دیدگاه

    لطفا صبر کنید...
    X