پاسخ : تغییر منطق کامپیوترها
هیچ کمکی نکرد
نرم افزار در جایگاه خودش داره به زندگی ادامه میده
انگیزه ی ما از این گفتگو این بود که همین نرم افزارها رو در یک بستر سخت افزاری فرزتری بکار بگیریم
نوشته اصلی توسط QICS
....
.
.
اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم
یا رب
مردمان در من و حیرانی من حیرانند
من در آنکس که تو را بیند و حیران نشود، حیرانم....
سلام!
میم...مثل منطق... منطق ما رو یاد مدارهای منطقی دیجیتال موریس مانو میندازه... اما داستان خیلی فراتر از این حرفاست...
منطق دیجیتالی که میخونیم در واقع ی جورایی، منطق کلاسیک هستش
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD...8C%D8%A7%DB%8C
اما هیچ کس اینو به ما نمیگه...
تا یکی مثل شما اتفاقی ب این سوال برسه...!
اما قضیه وقتی جالب میشه ، ک یکی مثل شما ،بی تفاوت از کنارش نگذره... و از خودش بپرسه ،خب اگر اینجوری نباشه پس
قراره چجوری باشه؟!...
خب واقعیتش اینه ک من ی مدتی دنبال جواب این سوال بودم...
ببین ،ماها در دوران مهندسی، ی جورایی با ابزار سرو کار داریم... اما بچه های فیزیک با علوم پایه....
اما پاسخ به سوالاتی ازین جنس، ی جورایی به جهان بینی علمی بر میگرده و فراتر از مرزهای علوم پایه هستش...
با مطالعات مختصری که داشتم تا اینجا 3 مرزبندی در منطق پیدا کردم...
1.منطق کلاسیک... همین دنیای دیجیتال که خودمون درش سیر میکنیم و تا همین جای کار fpga کار خفن بشیم خدارو هم بنده نیستیم...
چرا؟ !واسه اینکه از منطق های دیگه بی خبریم!....
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
«فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ*. وَمَا لَا تُبْصِرُونَ».
... قسم به آنچه که می بینید و آنچه که نمی بینید؛
بگذریم....
2.دسته دوم منطق فازی
و
3.دسته سوم منطق کوانتومی هستش...
به نظر میاد فراتر از اینکه ی بحث دانش بنیان و مهندسی باشه،
ی بحث فلسفی و به جهان بینی علمی ربط پیدا میکنه... و این رو هیچ استادی تو دانشگاه به من یکی نگفته
به اعتراف خودتون ، شما هم اتفاقی ...
من نتیجتا با مطالعات اندکی که داشتم ، تهش رسیدم به اونجا که انیشتین با جهان بینی که داشت
گفت : “God does not play dice with the universe”
اما خیلی قبلتر شاعر ما جوابش رو داده بود...!:
عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست
عشق گوید راه است و من رفته ام بارها
( چرا بعضیا اینقد شعرای ما رو دوست دارن؟... واسه اینکه حرف حسابشون جواب نداره و عرفانشون فراترز مرز علم اونا قرار داره
http://www.ketab.ir/modules.php?name...;bcode=1237874
تازه این مولانا بود بگذریم ازینکه هنوز ... خیلی جا داره تا برسن ب حافظ ...)
اما اون روی سکه david-mermin میگه:
http://www.queensu.ca/connect/grad/f...-calculate.png
خب این وسط شاید، سخت ترین تصمیم دنیا این باشه که ، بخوای تصمیم بگیری کدوم ور بازار باشی! کدوم روی سکه؟
همین جا میتونی ،بیخیال بحث فلسفیش بشی و اینکه از کجا آمدم و آمدنم بهر چه بود... و مثل سابق خودتو غرق در فرمول ها و
محاسبات بکنی
میتونی از همین جا ، از اولین دور برگردون بی خیال کل قضیه بشی و بری دنبال زندگیت و مهندس بازی...
اما ،اگر میخوای ب این بازی ادامه بدی ، انیشتین و بور و هایزنبرگ رو ولش کن ...
حافظ می فرماید که:
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
اگه قدم ب ی راه بی بازگشت گذاشتی
چندتا کتاب بهت معرفی میکنم شاید بدرد این درد بی درمون فلسفیت بخوره...
http://www.goodreads.com/book/show/457372._
http://www.mosallas.com/?lng=fa&cid=...mp;content=826
اما از دید مهندسی و علوم دانش بنیان کتاب های زیادی هست ،ک مستقیما همین مسئله مورد نظر شما رو طرح بحث کرده
یکی از اون کتاب ها اینه
http://bigbangpage.com/?p=43296
http://bookzz.org/book/823452/55c45b
نکته ای رو ک باید در نظر داشته باشی اینه که
ما تا اینجای کار ،ی پیش زمینه مطالعاتی داریم...اگر اصل رو ی جورایی اینجوری در نظر بگیریم
ک قراره در مطالعات بعدی از منطق کلاسیک فاصله بگیریم ،
لزومی نداره ک دیدگاهمون رو در قدم اول 180 عوض کنیم ...
از همین جایی ک مثل شمایی قرار داره ،ی جورایی ،گرایشات و مباحث هوش مصنوعی، شبکه عصبی، مخابرات رمز
و رمز نگاری کوانتومی خیلی به این دست تفکرات فلسفی نزدیکه...
اما ،میخوام بگم شاید مهمترین نکته ای که بهتر باشه روش تمرکز کنی ،این باشه ک
تمرکز رو بجای سخت افزار، روی نرم افزار بذاری ...
___________________________________________
آدما ی جورایی ،بعد از اینجور مطالعات دو دسته میشن
ی دسته اونایی که ایمانشون رو ب کلی از دست میدن
و دسته دوم ک ایمانشون ، به مراتب قوی تر از ،قبل از اونیه ک قدم ب این وادی حیرت بذارن
من برای تو آرزو میکنم و امیدوارم عاقبت بخیر بشی و از دسته ی دوم باشی....
.
.
.
ببخشید اگه جواب سوال مهندسیت ، فلسفی شد ...
اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیاراست...
بگذریم ... :smile:
التماس دعا
یا علی
.
.
اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم
یا رب
مردمان در من و حیرانی من حیرانند
من در آنکس که تو را بیند و حیران نشود، حیرانم....
سلام!
میم...مثل منطق... منطق ما رو یاد مدارهای منطقی دیجیتال موریس مانو میندازه... اما داستان خیلی فراتر از این حرفاست...
منطق دیجیتالی که میخونیم در واقع ی جورایی، منطق کلاسیک هستش
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD...8C%D8%A7%DB%8C
اما هیچ کس اینو به ما نمیگه...
تا یکی مثل شما اتفاقی ب این سوال برسه...!
اما قضیه وقتی جالب میشه ، ک یکی مثل شما ،بی تفاوت از کنارش نگذره... و از خودش بپرسه ،خب اگر اینجوری نباشه پس
قراره چجوری باشه؟!...
خب واقعیتش اینه ک من ی مدتی دنبال جواب این سوال بودم...
ببین ،ماها در دوران مهندسی، ی جورایی با ابزار سرو کار داریم... اما بچه های فیزیک با علوم پایه....
اما پاسخ به سوالاتی ازین جنس، ی جورایی به جهان بینی علمی بر میگرده و فراتر از مرزهای علوم پایه هستش...
با مطالعات مختصری که داشتم تا اینجا 3 مرزبندی در منطق پیدا کردم...
1.منطق کلاسیک... همین دنیای دیجیتال که خودمون درش سیر میکنیم و تا همین جای کار fpga کار خفن بشیم خدارو هم بنده نیستیم...
چرا؟ !واسه اینکه از منطق های دیگه بی خبریم!....
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
«فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ*. وَمَا لَا تُبْصِرُونَ».
... قسم به آنچه که می بینید و آنچه که نمی بینید؛
بگذریم....
2.دسته دوم منطق فازی
و
3.دسته سوم منطق کوانتومی هستش...
به نظر میاد فراتر از اینکه ی بحث دانش بنیان و مهندسی باشه،
ی بحث فلسفی و به جهان بینی علمی ربط پیدا میکنه... و این رو هیچ استادی تو دانشگاه به من یکی نگفته
به اعتراف خودتون ، شما هم اتفاقی ...
من نتیجتا با مطالعات اندکی که داشتم ، تهش رسیدم به اونجا که انیشتین با جهان بینی که داشت
گفت : “God does not play dice with the universe”
اما خیلی قبلتر شاعر ما جوابش رو داده بود...!:
عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست
عشق گوید راه است و من رفته ام بارها
( چرا بعضیا اینقد شعرای ما رو دوست دارن؟... واسه اینکه حرف حسابشون جواب نداره و عرفانشون فراترز مرز علم اونا قرار داره
http://www.ketab.ir/modules.php?name...;bcode=1237874
تازه این مولانا بود بگذریم ازینکه هنوز ... خیلی جا داره تا برسن ب حافظ ...)
اما اون روی سکه david-mermin میگه:
http://www.queensu.ca/connect/grad/f...-calculate.png
خب این وسط شاید، سخت ترین تصمیم دنیا این باشه که ، بخوای تصمیم بگیری کدوم ور بازار باشی! کدوم روی سکه؟
همین جا میتونی ،بیخیال بحث فلسفیش بشی و اینکه از کجا آمدم و آمدنم بهر چه بود... و مثل سابق خودتو غرق در فرمول ها و
محاسبات بکنی
میتونی از همین جا ، از اولین دور برگردون بی خیال کل قضیه بشی و بری دنبال زندگیت و مهندس بازی...
اما ،اگر میخوای ب این بازی ادامه بدی ، انیشتین و بور و هایزنبرگ رو ولش کن ...
حافظ می فرماید که:
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
اگه قدم ب ی راه بی بازگشت گذاشتی
چندتا کتاب بهت معرفی میکنم شاید بدرد این درد بی درمون فلسفیت بخوره...
http://www.goodreads.com/book/show/457372._
http://www.mosallas.com/?lng=fa&cid=...mp;content=826
اما از دید مهندسی و علوم دانش بنیان کتاب های زیادی هست ،ک مستقیما همین مسئله مورد نظر شما رو طرح بحث کرده
یکی از اون کتاب ها اینه
http://bigbangpage.com/?p=43296
http://bookzz.org/book/823452/55c45b
نکته ای رو ک باید در نظر داشته باشی اینه که
ما تا اینجای کار ،ی پیش زمینه مطالعاتی داریم...اگر اصل رو ی جورایی اینجوری در نظر بگیریم
ک قراره در مطالعات بعدی از منطق کلاسیک فاصله بگیریم ،
لزومی نداره ک دیدگاهمون رو در قدم اول 180 عوض کنیم ...
از همین جایی ک مثل شمایی قرار داره ،ی جورایی ،گرایشات و مباحث هوش مصنوعی، شبکه عصبی، مخابرات رمز
و رمز نگاری کوانتومی خیلی به این دست تفکرات فلسفی نزدیکه...
اما ،میخوام بگم شاید مهمترین نکته ای که بهتر باشه روش تمرکز کنی ،این باشه ک
تمرکز رو بجای سخت افزار، روی نرم افزار بذاری ...
___________________________________________
آدما ی جورایی ،بعد از اینجور مطالعات دو دسته میشن
ی دسته اونایی که ایمانشون رو ب کلی از دست میدن
و دسته دوم ک ایمانشون ، به مراتب قوی تر از ،قبل از اونیه ک قدم ب این وادی حیرت بذارن
من برای تو آرزو میکنم و امیدوارم عاقبت بخیر بشی و از دسته ی دوم باشی....
.
.
.
ببخشید اگه جواب سوال مهندسیت ، فلسفی شد ...
اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیاراست...
بگذریم ... :smile:
التماس دعا
یا علی
نرم افزار در جایگاه خودش داره به زندگی ادامه میده
انگیزه ی ما از این گفتگو این بود که همین نرم افزارها رو در یک بستر سخت افزاری فرزتری بکار بگیریم
دیدگاه