اطلاعیه

**زوار** · 2011-07-08T00:01:40

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

با سلا .ممنون از شما میشه بگید این برنامتون چیا روی سون سگمنت نشون میده؟واینها را چه جوری بدست آوردی
// ! " # $ % & ' ( ) * + , - . /
0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,64 ,0 ,0 ,

**polestar** · 2011-07-08T13:38:52

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

نوشته اصلی توسط زوار

با سلا .ممنون از شما میشه بگید این برنامتون چیا روی سون سگمنت نشون میده؟واینها را چه جوری بدست آوردی
// ! " # $ % & ' ( ) * + , - . /
0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,0 ,64 ,0 ,0 ,

زوار جان اونهایی که مقدار متناظرشون صفره نمیشه توی سگمت های 7 قسمتی نشون داد
ولی اونهایی که مقدار دارن رو میتونید نشون بدید

a = بیت 0
b = بیت 1
c = بیت 2
d = بیت 3
e = بیت 4
f = بیت 5
g = بیت 6

**زوار** · 2011-07-08T14:33:23

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

از پاشخت ممنونم تاپیک خوبی راه انداختی منم برای خوندن کلید و تنظیمات یه روتین دارم امروز یا فردا میذارم البته میخوام اساتید نظر بدن برای بهتر شدنش اما تاپیک خیلی خوبی میشه اگر همه همکاری کنند من این قسمت برنامه را متوجه نمیشم DATA = nom[Cdgit[dg] - 32];
اینی که گذاشتی Cdgit[dg] برای چیه و چه جوری باید مثلا حرف a را انتخاب کرد؟

**طراح** · 2011-07-08T15:18:56

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

تاپیک خوبی را ایجاد کردید و از شما تشکر می کنم. در روالی که برای Refresh کردن 7segment توضیح دادید، به لحاظ زمانی و پردازشی اشکالاتی مشاهده می شود. زمان مناسب برای Refresh کردن در محدوده نیم تا 2 میلی ثانیه کفایت می کند و با افزایش بیشتر تعداد وقفه ها، CPU بدون جهت زیر بار می رود که اگر بار پردازشی آن زیاد باشد، ممکن است تعداد وقفه های بالا ایجاد مشکل کند. اگر در محدوده ای که شما ذکر کردید، بدترین شرایط را که 50 کیلوهرتز است در نظر بگیریم، این بدین معنی است که هر 20 میکروثانیه یک وقفه اتفاق می افتد. حال با وجود این فرض، ببینیم که وجود خط زیر در برنامه چه تبعاتی را ایجاد می کند:

کد:

delay_us(5);

اگر در هر 20 میکروثانیه، CPU بخواهد 5 میکروثانیه معطل بماند، این بدان معناست که عملا یک چهارم توان پردازشی میکروکنترلر بخاطر همین دستور بدون استفاده شده است. مشکل دوم این دستور این است که کل 7segment ها به غیر از خاموشی ناشی از تکنیک Refresh، در عمل در یک چهارم تمام زمان ها بصورت اضافه خاموش می مانند و بنابراین نور آنها کاهش می یابد. حال اگر زمان وقفه را بجای 20 میکروثانیه، مثلا 1 میلی ثانیه قرار دهید، اولا بار پردازشی CPU به همان نسبت از نظر اجرای روتین وقفه کاهش می یابد و دیگر اینکه حضور تاخیر مذکور اصلا لازم نیست و می توانید بدون آنکه مشکل ایجاد سایه بوجود آید، آن را حذف کنید.
به عنوان یک توضیح تکمیلی، اگر در برنامه روتین هایی مانند تشخیص صفحه کلید مورد نیاز باشد، می توان در همین روتین وقفه یک شمارنده نرم افزاری را به تعداد مناسب افزایش داد و بعد از رسیدن آن به ضریب مورد نظر ( بین 20 تا 40 بار که معادل 20 تا 40 میلی ثانیه است) عملیات خواندن صفحه کلید را انجام داد که این خواندن با فاصله در حکم یک Debouncing نرم افزاری است.

**mojtaba_led** · 2011-07-08T15:38:59

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

با عرض سلام خدمت اساتید
با اجازه اساتید من هم یک برنامه برای 7سگمنت های چهار رقمی البته با بسکام نوشته ام ولی یک مشکلی دارم اینکه نمی دونم اعداد اعشاری رو چجوری نشون بدم ، توی جدول اعداد با اعشار روهم نوشتم اما نتونستم ازشون استفاده کنم :

کد:

$regfile = &quot;m8def.dat&quot;
$crystal = 8000000
&#039;----------------------
Ddrd = &amp;H0F
Ddrb = &amp;HFF
&#039;-----------------------------------------
Config Timer0 = Timer , Prescale = 8
Stop Timer0
Tcnt0 = 6
Enable Ovf0
On Ovf0 T0
Enable Interrupts
Start Timer0
&#039;--------------------------------------
Dim A(8) As Byte , B As Single , Temp(2) As Single
&#039;--------initial value---------------
Portb = &amp;HC0
Portd = &amp;H80
&#039;-------------------------------------
Do
&#039;---B : quantity of 7segment------------------
B = 4501
Gosub Column
Loop
End &#039;end program  
&#039;-----------------------------------
T0:
Tcnt0 = 6
Rotate Portd , Left
Portb = Lookup(a(portd) , Table)
If Portd = &amp;H10 Then Portd = &amp;H80
Return
&#039;---------------------------------
Table:
Data &amp;HC0 , &amp;HF9 , &amp;HA4 , &amp;HB0 , &amp;H99 , &amp;H92 , &amp;H83 , &amp;HF8 , &amp;H80 , &amp;H98_
  , &amp;H40 , &amp;H79 , &amp;H24 , &amp;H30 , &amp;H19 , &amp;H12 , &amp;H03 , &amp;H78 , &amp;H00 , &amp;H18
&#039;-------------
Column:
&#039;--------A(1) TO A(8) : calculate columns of 7segment------
Temp(1) = B / 1000
A(1) = Fix(temp(1))
Temp(2) = A(1) * 1000
B = B - Temp(2)
&#039;..................
Temp(1) = B / 100
A(2) = Fix(temp(1))
Temp(2) = A(2) * 100
B = B - Temp(2)
&#039;..................
Temp(1) = B / 10
A(4) = Fix(temp(1))
Temp(2) = A(4) * 10
B = B - Temp(2)
&#039;...............
A(8) = B
&#039;---------------------------------------
Return

این هم کل فایل ها بهمراه فایل پرتئوسش : 7SEGMENT.rar

**طراح** · 2011-07-08T18:11:26

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

گاهی این امکان وجود دارد که برای صرفه جویی در حافظه و زمان در عین استفاده از اعداد میز دار، اعداد را بصورت صحیح و 10n برابر در نظر بگیریم و فقط در هنگام نمایش، نقطه 7segment مربوطه را روشن کنیم. مثلا اگر منظور نمایش دمای 21.3 درجه روی 7segment است بجای کار با متغیر اعشاری 21.3 می توان عملیات را با 213 انجام داد و فقط نقطه مربوط به 7segment دوم را همیشه موقع نمایش روشن کرد.

**حسام هاشم** · 2011-07-08T19:36:39

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

سلام به همه دوستان
منم یه سوال داشتم مطرح میکنم وقن داشتین بعد از این موضوع من رو هم راهنمایی کنین
من می خوام واسه 16 انتخاب 16 پسورد مختلف 4 رقمی داشته باشم
با بسکام کار میکنم
کوتاه ترین برنامه ای که میتونم داشته باشم چیه ؟
به هر انتخاب از 16 انتخاب یه متغیر بدم اینجوری باید اعدادی که وارد میشن رو چطور تو این متغیر ذخیره کنم ؟
یا اینکه به هر حالت یه ارایه 4 عنصری بدم و هر عددی که وارد میشه رو بترتیب تو عنصر های ارایه ذخیره کنم
و زمانی که داره از پسورد میشه اعداد ورودی رو در یک ارایه 4 عنصری نگه دارم و در مرحله مقایسه عناصر ارایه ذخیره شده مربوطه به اون 16 انتخاب مورد نظر رو به ترتیب عناصر ورودی مقایسه کنم .
اگه سوالم رو خوب مطرح نکردم لطفا بگین و بپرین تا بیشتر توضیح بدم

**mojtaba_led** · 2011-07-08T21:24:11

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

نوشته اصلی توسط طراح

گاهی این امکان وجود دارد که برای صرفه جویی در حافظه و زمان در عین استفاده از اعداد میز دار، اعداد را بصورت صحیح و 10n برابر در نظر بگیریم و فقط در هنگام نمایش، نقطه 7segment مربوطه را روشن کنیم. مثلا اگر منظور نمایش دمای 21.3 درجه روی 7segment است بجای کار با متغیر اعشاری 21.3 می توان عملیات را با 213 انجام داد و فقط نقطه مربوط به 7segment دوم را همیشه موقع نمایش روشن کرد.

ممنون استاد
درستش کردم ، الان می تونه اعداد رو از 0.001 تا 9999 نشون بده .
البته یک چیزی حدود 6 درصد به حافظه اشغال شده از فلش اضافه شد . از 21 درصد به 27 درصد رسید به همراه یک تاخیر زمانی توی نمایش که البته توی پرتئوس خودش رو نشون نمیده نمی دونم به نظرتون امکان داره توی عمل در نمایش با مشکل مواجه بشه ؟

کد:

$regfile = &quot;m8def.dat&quot;
$crystal = 8000000
&#039;----------------------
Ddrd = &amp;H0F
Ddrb = &amp;HFF
&#039;-----------------------------------------
Config Timer0 = Timer , Prescale = 8
Stop Timer0
Tcnt0 = 6
Enable Ovf0
On Ovf0 T0
Enable Interrupts
Start Timer0
&#039;--------------------------------------
Dim A(8) As Byte , B As Single , Temp(2) As Single
Dim F1 As Word , F2 As String * 16 , R(3) As Byte , L As Byte
&#039;--------initial value---------------
Portb = &amp;HC0
Portd = &amp;H80
&#039;-------------------------------------
Do
&#039;---B : quantity of 7segment------------------
B = .6699
Gosub Aashar
Gosub Column
Loop
End                             &#039;end program
&#039;-----------------------------------
T0:
Tcnt0 = 6
Rotate Portd , Left
Portb = Lookup(a(portd) , Table)
If Portd = &amp;H10 Then Portd = &amp;H80
Return
&#039;---------------------------------
Table:
Data &amp;HC0 , &amp;HF9 , &amp;HA4 , &amp;HB0 , &amp;H99 , &amp;H92 , &amp;H82 , &amp;HF8 , &amp;H80 , &amp;H90_
     , &amp;H40 , &amp;H79 , &amp;H24 , &amp;H30 , &amp;H19 , &amp;H12 , &amp;H02 , &amp;H78 , &amp;H00 , &amp;H10
&#039;-------------
Column:
&#039;--------A(1) TO A(8) : calculate columns of 7segment------
Temp(1) = B / 1000
A(1) = Fix(temp(1))
Temp(2) = A(1) * 1000
A(1) = A(1) + R(1)
B = B - Temp(2)
&#039;..................
Temp(1) = B / 100
A(2) = Fix(temp(1))
Temp(2) = A(2) * 100
A(2) = A(2) + R(2)
B = B - Temp(2)
&#039;..................
Temp(1) = B / 10
A(4) = Fix(temp(1))
Temp(2) = A(4) * 10
A(4) = A(4) + R(3)
B = B - Temp(2)
&#039;...............
A(8) = B
Return
&#039;----------------------------------
Aashar:
F1 = Round(b)
F2 = Str(f1)
L = Len(f2)
Select Case L
Case 0:
B = B * 10000
Case 1:
B = B * 1000 : R(1) = 10 : R(2) = 0 : R(3) = 0
Case 2:
B = B * 100 : R(1) = 0 : R(2) = 10 : R(3) = 0
Case 3:
B = B * 10 : R(1) = 0 : R(2) = 0 : R(3) = 10
End Select
Return

این هم فایل ها : 7SEGMENT_V2.rar

**حمیدرضا رضایی** · 2011-07-08T22:11:34

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

نوشته اصلی توسط حسام هاشم

سلام به همه دوستان
منم یه سوال داشتم مطرح میکنم وقن داشتین بعد از این موضوع من رو هم راهنمایی کنین
من می خوام واسه 16 انتخاب 16 پسورد مختلف 4 رقمی داشته باشم
با بسکام کار میکنم
کوتاه ترین برنامه ای که میتونم داشته باشم چیه ؟
به هر انتخاب از 16 انتخاب یه متغیر بدم اینجوری باید اعدادی که وارد میشن رو چطور تو این متغیر ذخیره کنم ؟
یا اینکه به هر حالت یه ارایه 4 عنصری بدم و هر عددی که وارد میشه رو بترتیب تو عنصر های ارایه ذخیره کنم
و زمانی که داره از پسورد میشه اعداد ورودی رو در یک ارایه 4 عنصری نگه دارم و در مرحله مقایسه عناصر ارایه ذخیره شده مربوطه به اون 16 انتخاب مورد نظر رو به ترتیب عناصر ورودی مقایسه کنم .
اگه سوالم رو خوب مطرح نکردم لطفا بگین و بپرین تا بیشتر توضیح بدم

منظورتون رو خوب متوجه نشدم. یعنی 16 تا یوزر دارید که هر کدوم 1 پسورد دارن؟
چه جوری یوزر ها انتخاب میشن؟
به نظرم بهتره که از آرایه استفاده کنید.مخصوصا اگه پسورد رو از کی پد میآ‌گیرید. به ازای هر کلید زده شده، عدد مربوط رو توی ارایه بریزید .دریافت اعداد که تموم شد میآ‌تونید با یه حلقه For-next (البته توی بیسکام. دستور معادل C رو بلد نیستم) هر عضو از آرایه اعداد دریافتی رو با آرایه محتوی پسورد اصلی مقایسه کنید .اگه همهآ‌ی اعضا برابر بودند، رمز صحیح وارد شده و اگه حتی یک عضو از آرایه ها نابرابر بودن، رمز اشتباهه.

**polestar** · 2011-07-09T00:55:13

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

نوشته اصلی توسط طراح

تاپیک خوبی را ایجاد کردید و از شما تشکر می کنم. در روالی که برای Refresh کردن 7segment توضیح دادید، به لحاظ زمانی و پردازشی اشکالاتی مشاهده می شود. زمان مناسب برای Refresh کردن در محدوده نیم تا 2 میلی ثانیه کفایت می کند و با افزایش بیشتر تعداد وقفه ها، CPU بدون جهت زیر بار می رود که اگر بار پردازشی آن زیاد باشد، ممکن است تعداد وقفه های بالا ایجاد مشکل کند. اگر در محدوده ای که شما ذکر کردید، بدترین شرایط را که 50 کیلوهرتز است در نظر بگیریم، این بدین معنی است که هر 20 میکروثانیه یک وقفه اتفاق می افتد. حال با وجود این فرض، ببینیم که وجود خط زیر در برنامه چه تبعاتی را ایجاد می کند:

کد:

delay_us(5);

اگر در هر 20 میکروثانیه، CPU بخواهد 5 میکروثانیه معطل بماند، این بدان معناست که عملا یک چهارم توان پردازشی میکروکنترلر بخاطر همین دستور بدون استفاده شده است. مشکل دوم این دستور این است که کل 7segment ها به غیر از خاموشی ناشی از تکنیک Refresh، در عمل در یک چهارم تمام زمان ها بصورت اضافه خاموش می مانند و بنابراین نور آنها کاهش می یابد. حال اگر زمان وقفه را بجای 20 میکروثانیه، مثلا 1 میلی ثانیه قرار دهید، اولا بار پردازشی CPU به همان نسبت از نظر اجرای روتین وقفه کاهش می یابد و دیگر اینکه حضور تاخیر مذکور اصلا لازم نیست و می توانید بدون آنکه مشکل ایجاد سایه بوجود آید، آن را حذف کنید.
به عنوان یک توضیح تکمیلی، اگر در برنامه روتین هایی مانند تشخیص صفحه کلید مورد نیاز باشد، می توان در همین روتین وقفه یک شمارنده نرم افزاری را به تعداد مناسب افزایش داد و بعد از رسیدن آن به ضریب مورد نظر ( بین 20 تا 40 بار که معادل 20 تا 40 میلی ثانیه است) عملیات خواندن صفحه کلید را انجام داد که این خواندن با فاصله در حکم یک Debouncing نرم افزاری است.

با سلام به همه اساتید و دوستان محترم و تشکر از شما
جناب اقای کی نژاد من در کار اصلی به جای این دستور از NOP استفاده کردم و برای خاموش شدن سریع سگمنتها با یک مقاومت اری 1 کیلو به GND قرار دادم ولی برنامش به این چند خط محدود نمیشه امکان کنترل کنتراست و ... رو داره البته با تکنیک Debouncing نرم افزاری که شما فرمودید و کلی مخلفات و افکتهای نمایش دیگه
منظور بنده هم از ایجاد این تاپیک اینه که در مورد همین تکنیکها صحبت بشه

حالا که بحث اینچنین مورد توجه قرار گرفته یخورده شرایط رو تنگتر میکنم و یه سوال خیلی خوب رو مطرح میکنم که میدونم به درد همه دوستان میخوره
فرض کنید یه میکرویی داریم که فقط 10 تا پین IO داره و میخوایم باهاش 8 تا سگمنت و 8 تا کلید رو سکن کنیم اینطوری چه پیشنهادهایی دارید ؟
بیشتر کسایی که با AVR و زبان برنامه نویسی بیسیک میکرو یا حتی الکترونیک رو شروع کردند به دلید تنوع بالای این میکرو قیمت کم اون نیاز نداشتند که یه همچین کارهایی بکنند ولی وقتی کمی بیشتر کار میکنی و تجربه ها بالا میره به نصبت همین تجارب کارها و پروژه ها هم سنگینتر میشه و وقتی خودت وارد بازار کار میشی و میبینی مثلا 100 تومان خالی توی تولید چند هزارتایی میخونه وادار به همچین کارهایی میشی
بطور مثال بنده یک برد اسانسور ساده 16 طبقه رو اگر بگم چند تا ورودی و خروجی داره شاید باورتون نشه که این کار با این تعداد IO چطور با یه 89c55 یا mega32 خدمون قابل اجرا هست
1- حدود 16 ورودی برای سنس سنسورها و میکرو سوئچ ها
2 - حدود 6 ورودی 110 ولت برای سنس قسمتهای ایمنی اسانسور معروف به سری استپ
3 - حدود 10 خروجی رله برای کنترل قسمتهای مختلف اسانسور از کنتاکتور یا درایو گرفته تا روشنایی اسانسور
4 - حدود 8 خروجی با جریان حدود 1 امپر 24 ولت برای سگمنتهای داخل کابین و راهپله
5 - 16 ورودی برای سنس شستی های راه پله
6 - 16 خروجی بافرشده 24 ولت برای LED های روی شستیهای راه پله
7 - 16 ورودی برای سنس شستی های داخل کابین
8 - 16 خروجی بافرشده 24 ولت برای LED های روی شستیهای داخل کابین
میشه حدود 104 تا ورودی و خروجی ناقابل البته بدون مخلفاتی مثل پینهای I2C برای یه EEPROM خارجی یا یه همچین چیزهایی

البته من خودم خوب میدونم یه همچین کارهایی با ایسیهای لچ یا افزایش پرت قابل اجراست ولی خود این اجراش کلی دردسر و تجربه و سروکله زدن با نویز (اونهم وقتی قراره یه بمب نویزی مثل یه موتور 3 فاز القایی یا یه درایو موتور پیشت باشه)داره نه؟
سرتونو درد نیارم وقتی صحبت از بهینه شدن یه برنامه است و یا یاد گرفتن بهترین تکنیکها این مشکلات هستند که ادم رو وادار به تست و گشتن راه های دیگر و یا راه های بهتر میکنه
برای مثال بنده برای سخنگوی همین اسانسور شاید 50 نوع برد مختلف با 50 روش مختلف برای پخش یه فایل WAV امتحان کردم تا تونستم بهترین و با کیفیتترین و مقاومترین اونها در مقابل نویز رو طراحی کنم واقعا شاخ گولو شکوندم ها نه ؟

oo: البته اینها همه از بیسوادی بنده بوده ها :cry2: :cry:
از ادیسن پرسیدند چطور لامپ رو اختراع کردی گفت 99 راه پیدا کردم که باهاش لامپ درست نمیشه

**زوار** · 2011-07-09T09:58:22

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

یه میکرویی داریم که فقط 10 تا پین IO داره و میخوایم باهاش 8 تا سگمنت و 8 تا کلید رو سکن کنیم اینطوری چه پیشنهادهایی دارید ؟

با سلام برای سون سگمنتها از شیفت رجیستر و برای کلیدها از یک کانال adc استفاده میکنیم

سوادم بیشتر از این نیست :cry:اگه درست نبود بفرمایید تا یه راهی پیدا کنیم :read:

**mojtaba_led** · 2011-07-09T15:04:39

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

نوشته اصلی توسط زوار

یه میکرویی داریم که فقط 10 تا پین IO داره و میخوایم باهاش 8 تا سگمنت و 8 تا کلید رو سکن کنیم اینطوری چه پیشنهادهایی دارید ؟

آقا ببخشید ، من میگم برای اسکن مثلا یک سگمنت 8 رقمی از یک دی کودر 3 به 8 که 3 تا پایه اش به میکرو و 8تا پایه اش هم به سگمن وصل بشه و برای اسکن کلید ها از یک انکودر 8 به سه استفاده کنیم 8 تا پایه اش به کلید ها و سه تا پایه اش هم به میکرو که این جوری 4 تا پایه اش هم میمونه که میشه اونو بدیم به یک bcd to 7segment که ورودی هاش که 4 تا هسند رو بدیم به میکرو و اون ور رو هم بدیم به سگمنت !؟؟؟

**polestar** · 2011-07-09T16:27:57

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

حالا نظر شما در مورد این چیه؟ تازه من 8 تا LED هم بهش اضافه کردم
NET هایی که به میکرو وصل میشن D0 تا D7 و RST و CLK هستند که با هم میشه فقط 10 تا IO
در ضمن زوار جان IO یعنی فقط خروجی یا ورودی نه ADC ولی خوبه در مورد این روش هم بیشتر توضیح بدی تا برای همه قابل فهم بشه
اگر سگمنتها کاتد مشترک باشند میتونید از ULN2803 هم به جای ترانزیستورها استفاده کنید .

**Solsal** · 2011-07-09T16:59:58

پاسخ : اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

با سلام
برای نمایش 8 عدد 7seg و اسکن 8 کلید:(با حداقل پورت/پین)
داده 8 بیتی را از طریق شیفت رجیستر 4094 و دو پین برای serial_out_data , clk1 و یک پین برای enable/disable فراهم می کنیم.
اسکن 8 ستون ( 7seg ) هم با serial_out_data , clk2 , نیز همان پین برای enable/disable فراهم می کنیم.
تا اینجا 4 پین نیاز داریم.

برای اسکن 8 کلید از شیفت رجیست ورودی موازی و خروجی سری استفاده می کنیم.
و با یکی از کلاکهای فوق و یک پین serial_data_in .
جمعا 5 پین نیاز دارد.

درباره فرکانس رفرش:
دقیقا مطالب جناب طراح را اجرا می کنیم.
بر اساس تجربه ، 7seg باید 50 یا 100 بار در ثانیه رفرش شود. (گاهی فرکانس های میانی باعث فلیکر در نور لامپهای 50 هرتزی می شوند )
با 8 سگمنت که به ترتیب روشن می شوند ، نیاز به 400 تا 800 هرتز در عملیات خروجی داریم
(2.5 یا 1.25 میلی ثانیه )

یک تایمر را برای اینتراپتهای مستمر در هر 1250 میکرو ثانیه ( یا 1000 میکرو ثانیه ) تنظیم می کنیم(1000 هرتز)
و در هر نوبت اینتراپت تمام مراحل ذیل را برای یک سگمنت تکرار می کنیم:
1- disable نمودن تغذیه سگمنتها در 1 تا 4 سایکل
2- ارسال 8 بیت داده به 4094 اولی + خواندن همزمان شیفت رجیست کلیدها در 40 تا 160 سایکل برای میکروهای مختلف
3- ارسال 8 بیت اسکن ستون به 4094 دومی در 20 تا 80 سایکل
4- enable نمودن تغذیه سگمنتها

بین 70 سایکل تا 250 سایکل در هر میلی ثانیه صرف نمایش سگمنت و کلیدها می شود.
و سایر ظرفیت میکروکنترلر برای سایر امور باقی می ماند.

با سپاس

اطلاعیه

اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

اشنایی با روشها و تکنیکهای بهینه برنامه نویسی همدیگه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه

دیدگاه