اطلاعیه

Collapse
No announcement yet.

ماجرای سه تا سیم مهربون(اندکتانس،القاء،ترانسفورماتور)

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • Show
Clear All
new posts

    #46
    پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

    با سلام و تشکر
    در مورد کم شدن یا جمع شدن میدان ها نظرتون رو قبول ندارم، چرا شما در مورد قانون پایستگی انرژی صحبت می کنین؟
    اگه فوران گذرنده از سیم ها زیاد باشه ( البته در یک سیم) ما به جایی که 1000 دور سیم پیچ استفاده کنیم می تونم مثلا از
    10 دور سیم پیچ استفاده کنیم . این گفته شما در مورد قانون لنز صدق می کنه که فوران ورودی و خروجی با هم مخالفت می کنن
    که اگه نکنن سیستم ناپایدار میشه.
    بحث ما در مورد یه بر آیند مغناطیسی سادس که اگه بیشتر بشه ساختار ترانس بهینه تر می شه!!!!
    هر کجا هستم، باشم / آسمان مال من است / پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است ...
    بعضی وقت ها آدما طوری می بینن که نمی بینن، بعضی وقت ها طوری می بینن که اشتباه می بینن، بعضی وقت ها می بینن ولی سعی می کنن مثل دیگران ببینن، ولی موفق اون کسی که سعی می کنه متفاوت و قشنگ ببینه.

    دیدگاه


      #47
      پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

      سلام
      شما خودتون هیچ نظری در مورد این مسئله ندارید؟ یعنی هیچ موردی به ذهنتون نمیرسه؟!
      نظر خودتون چی هست؟
      فقط برای افزایش معلومات خودم پرسیدم البته!

      دیدگاه


        #48
        پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

        اقای حیدری ایا قبول دارید که طبق نظر شما در هر دو مورد حلقه و سیم راست در یک میدان متغیر با زمان و عمود بر سیم ها ولتاژ القا شده باید برابر باشد؟
        در زندگی اثر خوب و خاطره خوش از خودمان در این دنیا برجا بگذاریم.etgpsp

        دیدگاه


          #49
          پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

          سلام
          یه مثال می زنم :
          ما دو تا سیم یه متری داریم این سیم ها رو در کنار هم قرار می دهیم و از یکی از سیم ها یک آمپر عبور می دیم
          در سیم دوم ولتاژی القا میشه!
          همین دو سیم رو به صورت یه حلقه یک دور در می آریم
          از یکی از سیم ها یک آمپر عبور می دهیم
          در سیم دوم ولتاژی برابر آزمایش قبل القا می شود.
          هر کجا هستم، باشم / آسمان مال من است / پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است ...
          بعضی وقت ها آدما طوری می بینن که نمی بینن، بعضی وقت ها طوری می بینن که اشتباه می بینن، بعضی وقت ها می بینن ولی سعی می کنن مثل دیگران ببینن، ولی موفق اون کسی که سعی می کنه متفاوت و قشنگ ببینه.

          دیدگاه


            #50
            پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

            نوشته اصلی توسط امیر حیدری
            سلام
            یه مثال می زنم :
            ما دو تا سیم یه متری داریم این سیم ها رو در کنار هم قرار می دهیم و از یکی از سیم ها یک آمپر عبور می دیم
            در سیم دوم ولتاژی القا میشه!
            همین دو سیم رو به صورت یه حلقه یک دور در می آریم
            از یکی از سیم ها یک آمپر عبور می دهیم
            در سیم دوم ولتاژی برابر آزمایش قبل القا می شود.
            خوب موردی که شما می گید درسته و من هم قبول دارم .
            حالا اگه هر دوتا سیم کنار هم به جای اینکه تشکیل یک حلقه بدن با 1 دور ،تشکیل حلقه ای بدن با 2 دور به نظر شما چه اتفاقی میفته ؟
            حالا اگر با همین شریط 3 دور بشه چی ؟
            خطوط میدان مغناطیسی همدیگرو به هیچ وجه قطع نمی کنند .
            این یعنی اگر برایند دو میدان مغناطیسی در نقطه ای صفر باشه که در واقع این همون نقطه ای هست که سیم وسطی داخلش قرار گرفته ،القایی روی سیم وسط وجود نخواهد داشت چه ولتاژ حاصل از القا و چه ولتاژ حاصل از اثر هال، اما اگر از خود این سیم جریانی برابر جریان دو حلقه ی مجاور عبور کند ،میدان مغناطیسی B روی این سیم تشکیل حلقه ای خواهد داد که تحت تاثیر نیروی مغناطسی دو میدان دیگر به سمت مجاور بالا و پایین منحرف می شود و در واقع با دو میدان مجاور جمع برداری می شود . یعنی فوران ایجاد شده قوی تر می شود و در ساختاری که با یک جریان کمتر به قول خود شما فوران بیشتر ایجاد بشه اندوکتانس بالاتر می ره .

            دیدگاه


              #51
              پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

              با سلام
              می خوام یه تصویر بزارم و یه تحلیل مغناطیسی کنم
              به نظر من برای فهمیدن نقش هسته باید این طوری نگاه کرد:

              این برش یک سیمه که بر روی هسته پیچیده شده
              از این سیم جریان عبور می کنه و یک مسیر مغناطیسی رو که به دور سیمه آنالیز می کنیم
              40 % از مسیر این فوران از آهن مغناطیسی عبور می کنه که ضریب نفوذ نسبیش 4000 هستش
              و 60% مسیر فوران از هوا عبور می کنه در نتیجه اگه رلکتانس هوا رو به صورت فرضی6000 اهم باشه
              رلکتانس مسیر مغناطیسی آهن 1 اهم خواهد بود در نتیجه مقدار فوران با این رابطه محاسبه میشه:

              حال در صورتی که 100% مسیر از هوا باشد فوران یک سیم چقدر کاهش خواهد یافت؟

              این فلسفه استفاده از هستس و فوران عبوری از اون در القا تاثیر مستقیم ندارد
              و هسته فقط سبب افزایش فوران سیم ها می شود!!!
              هر کجا هستم، باشم / آسمان مال من است / پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است ...
              بعضی وقت ها آدما طوری می بینن که نمی بینن، بعضی وقت ها طوری می بینن که اشتباه می بینن، بعضی وقت ها می بینن ولی سعی می کنن مثل دیگران ببینن، ولی موفق اون کسی که سعی می کنه متفاوت و قشنگ ببینه.

              دیدگاه


                #52
                پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                نوشته اصلی توسط امیر حیدری
                با سلام
                می خوام یه تصویر بزارم و یه تحلیل مغناطیسی کنم
                به نظر من برای فهمیدن نقش هسته باید این طوری نگاه کرد:

                این برش یک سیمه که بر روی هسته پیچیده شده
                از این سیم جریان عبور می کنه و یک مسیر مغناطیسی رو که به دور سیمه آنالیز می کنیم
                40 % از مسیر این فوران از آهن مغناطیسی عبور می کنه که ضریب نفوذ نسبیش 4000 هستش
                و 60% مسیر فوران از هوا عبور می کنه در نتیجه اگه رلکتانس هوا رو به صورت فرضی6000 اهم باشه
                رلکتانس مسیر مغناطیسی آهن 1 اهم خواهد بود در نتیجه مقدار فوران با این رابطه محاسبه میشه:

                حال در صورتی که 100% مسیر از هوا باشد فوران یک سیم چقدر کاهش خواهد یافت؟

                این فلسفه استفاده از هستس و فوران عبوری از اون در القا تاثیر مستقیم ندارد
                و هسته فقط سبب افزایش فوران سیم ها می شود!!!
                اون 60 در صدر یعنی شار فراری در صورتی که وقتی هسته تو مسیر مغناطیسی قرار می گیره میدان رو به سمت خودش جذب می کنه و به همین دلیله که با بستن مسیر مغناطیسی شار فراری به شدت کاهش پیدا می کنه و اصلا ضریب نفوذپذیریمعناطیسی هسته یعنی ضریب جذب میادین مغناطیسی یا شار مغناطیسی.اما شما توی این تصویر این جذب شدن رو نشون ندادید ! و بر همین اساس هم تحلیل و نتیجه گیری کردید ! :smile:

                اینم که شما می فرمایید "هسته یه جور آمپلی فایر مغناطیسیه " من زیاد باهاش موافق نیستم .
                از نظر من هسته یه جور جمع کننده ی میادین مغناطیسیه و این کارو هم با جذب میادین مغناطیسی به سمت خودش انجام می ده و گرنه میدان مغناطیسی هم یک کمیت پایسته است و نمی تونه بدون جذب انرژی زیاد بشه :smile:

                دیدگاه


                  #53
                  پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                  با سلام و تشکر
                  در مورد عبور جریان از خود سیم خوب وقتی از خود سیم ها جریان عبور کنه ما در هر نقطه سه بردار فوران داریم
                  البته اگه سه سیم رو تحلیل کنیم در هر حالت مقدار فوران در هر نقطه سبب تضعیف هم می شن برای این کار شما می تونید
                  یه نقطه رو در سیم وسط معرفی کنین تا جمع برداری فوران ها رو در اون نقطه محاسبه کنیم
                  " اکثر فوران ها در ترانس همدیگر رو خنثی می کنن"
                  در مورد شاری که مسیر خودش رو از هوا می بنده ! این همون شاری هست که از سیم های دیگر عبور می کنه!
                  حالا شما می گین این شار وجود نداره
                  همون قانون بیو ساوار مقدار اون رو محاسبه می کنه
                  جذب فوران یعنی چی ؟
                  ما اگه دیفرانسیلی نگاه کنیبم اطراف سیم رسانا خطوط فوران به صورت مدارات دایره ای وجود داره که هر کدوم یک مسیر بسته با رلکتانس مشخص دارن!
                  هر کجا هستم، باشم / آسمان مال من است / پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است ...
                  بعضی وقت ها آدما طوری می بینن که نمی بینن، بعضی وقت ها طوری می بینن که اشتباه می بینن، بعضی وقت ها می بینن ولی سعی می کنن مثل دیگران ببینن، ولی موفق اون کسی که سعی می کنه متفاوت و قشنگ ببینه.

                  دیدگاه


                    #54
                    پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                    خوب اگر شما با جذب میادین مغناطیسی توسط هسته مخالفید می شه بفرمایید چرا وقتی یک میله ی پلاستیکی داخل یک سیم پیچ قرار می گیره نمی تونه یک میخ آهنی رو جذب کنه اما اگر جای خودشو به یک میله آهنی بده به شدت می تونه فلزات مغناطیسی دیگرو به سمت خودش جذب کنه ؟
                    دوم اینکه چرا وقتی یک ترانس EI رو به شکل یک سلف می بندیم و فقط هسته ی E رو داخل قرقره قرار می دیم از همه طرف جذب مغناطیسی داریم یا به عبارتی میخ آهنی رو از همه سمت به طرف هسته ی E جذب می شه اما وقتی قسمت I رو روی E قرار می دیم دیگه از هیچ سمتی نمی تونه حتی یک سوزن رو جذب کنه ؟

                    خوب پس این شار کجاست ؟

                    دیدگاه


                      #55
                      پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                      با سلام
                      آقای بنیامین پور عزیز
                      نیاز به پیچیده کردن این مطلب نیست
                      شما می تونین برای مدارات مغناطیسی مدل الکتریکی ببندین
                      منبع شما در این مدارات سیم حامل جریانه
                      محیط اطرافتون مداراتونه یا همون مقاومت هاتونه (رلوکتانس)
                      جریانتون هم فورام مغناطیسیه
                      شما می گید هسته وقتی بسته میشه دیگه هیچ چیز رو جذب نمیکنه
                      حوب این منطقیه رلوکتانس هسته خیلی کمه و مثل اتصال کوتاه وقتی هسته بسته میشه جریان خیلی کمی از مسیر های دیگر عبور می کنه
                      منم یه مسیر نشون دادم متشکل از هسته و هوا این یه مسیر مغناطیسی معقوله! و فوران در اون مسیر وجود داره بی شک. و این همون فورانی هست
                      که از سیم های دیگر عبور میکنه و باعث القا میشه. مقدارش هم نسبتا کمه خیلی کمتر از فوران هستس!
                      هر کجا هستم، باشم / آسمان مال من است / پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است ...
                      بعضی وقت ها آدما طوری می بینن که نمی بینن، بعضی وقت ها طوری می بینن که اشتباه می بینن، بعضی وقت ها می بینن ولی سعی می کنن مثل دیگران ببینن، ولی موفق اون کسی که سعی می کنه متفاوت و قشنگ ببینه.

                      دیدگاه


                        #56
                        پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                        سوال من این بود که مسیر جریان در یک مدار ساده ی الکتریکی زمانی که مقاومت کوچکتر وارد مدار می شه به سمت مقاومت کوچکتر منحرف می شه به طریق مشابه همین مورد برای یک مسیر مغناطیسی و رلوکتانس کمتر صادقه شاید شکل ها بهتر بتونه منظورمو برسونه .
                        همونطوری که مسیر جریان در یک مدار ساده ی الکتریکی به صورت زیر تغییر می کنه و قسمت اعظم اون توسط مقاومت کوچکتر جذب می شه ،به همون شکل هم مسیر میدان مغناطیسی توسط رلوکتانس بسیار کمتر Core نسبت به هوا ،جذب می شه و به داخل متریال مغناطیسی کشیده می شه اصلا میو برای همین تعریف می شه . باز هم می گم با این جمله که " هسته مثل یک آمپلی فایر مغناطیسی عمل می کنه " مخالفم چون میدان مغناطیسی یک کمیت پایسته است و نمی تونه بدون جذب انرژی زیاد بشه ، از نظر من هسته تمرکز خطوط میدان رو در داخل خودش زیاد می کنه و درنتیجه فوران قوی تر می شه و دلیلش هم تمرکز خطوط میدانه و نه به این جهت که میدان قوی تر شده ،

                        و


                        فوران سیم پیچ اولیه همونطوری که توسط هسته جذب می شه و در مسیر مغناطیسی هسته جهت می گیره ،وقتی وارد مسیر بسته ی سیم پیچ ثانویه می شه توسط این سیم پیچ جذب می شه و تبدیل به جریان القایی می شه .



                        دیدگاه


                          #57
                          پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                          با سلام
                          دوست عزیز اول اینکه لینک مستقیم برای انجمن رو پست کنید تا تصویر واضح بشه
                          در مورد مسیر های پارالل حرف شما صحیح ولی در این تصویر که من کشیدم یه مسیر سری از رلوکتانس
                          هوا و هسته هستش.
                          من جذب شدن مغناطیس رو متوجه نمی شم.
                          "القا مغناطیسی حاصل از عبور فوران مغناطیسی از سیمه" نه فورانی که از هوا یا از هسته می گذره
                          بابا فوران عبوری از خود سیمه که باعث القا میشه!!!


                          اضافه شده در تاریخ :
                          با سلام
                          دوستان باز هم می گم :
                          رلوکتانس هسته بسیار کمه در اون بحثی نیست پس مسیر های مغناطیسی که در راستای هسته هستند به راحتی مسیر خودشون رو از هسته می بندن
                          ولی در اطراف سیم حامل جریان بی نهایت مسیر دایره ای ویا اربیت های مغناطیسی هستن که نیمی از اون ها از هسته و نیم دیگرشون از هوا مسیر خودشون رو می بندن
                          وچون این فوران های مغناطیسی مقدارشون از فوران داخل هسته بسیار کمه شاید به قول دوستمون یه سوزن رو هم جذب نکنن!!!
                          ضریب نفوذی سیم مسی کمتر از هواس!!! و عبور فوران از سیم مسی هستش که سبب القا میشه( اگه غیر از اینه بگید) پس میشه به راحتی نتیجه گرفن که فوران عبوری از سیم ها نسبت به هسته خیلی کمتره!!! شاید مقدار این فوران به یک ده هزارم فوران هسته برسه!!!
                          پس اینکه ما بگیم این فوران هسته اس که باعث القا میشه اشتباه ( فوران عبوری از هسته و فاکتور سطح سیم پیچ فاکتور های واسطی هستن که در محاسبات استفاده می شن)!!!
                          ممنون می شم نظر بدین :applause: :nerd:

                          اضافه شده در تاریخ :
                          نوشته اصلی توسط حسین بنیامین پور
                          از نظر من هسته یه جور جمع کننده ی میادین مغناطیسیه و این کارو هم با جذب میادین مغناطیسیه به سمت خودش انجام می ده و گرنه میدان مغناطیسی هم یک کمیت پایسته است و نمی تونه بدون جذب انرژی زیاد بشه :smile:
                          دوست عزیز در مورد این جملتون باید بگم که مواد مغناطیسی متشکل از حوزه های نامنظم مغناطیسی و مغناطیس در داخل این مواد به صورت نامنظم وجود داره و نظم دادن به این حوزه های مغناطیسی سبب افزایش فوران مغناطیسی میشه!!!
                          این لینک رو حتما ببنید:
                          http://www.eca.ir/forum2/index.php?topic=84789.0
                          آقای جبراییلی نکته جالبی گفتن در مورد آهن ربای دائم که بدون دریافت انرژی می تونه مقدار زیادی مغناطیس ساکن در اختیار یه سیستم بزاره!!!
                          این تغییرات فوران مغناطیسیه که نیاز به دریافت و باز پس انرژی داره که در معقوله توان های راکتیو قابل بررسیه!!!
                          هر کجا هستم، باشم / آسمان مال من است / پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است ...
                          بعضی وقت ها آدما طوری می بینن که نمی بینن، بعضی وقت ها طوری می بینن که اشتباه می بینن، بعضی وقت ها می بینن ولی سعی می کنن مثل دیگران ببینن، ولی موفق اون کسی که سعی می کنه متفاوت و قشنگ ببینه.

                          دیدگاه


                            #58
                            پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                            از زمانی ک با ترانسهای توان بالا و فرکانس بالا کار کرده ام نکته ای ذهن مرا به خود مشغول کرده و ان اینکه علت افزایش حچم ترانس در توانهای بالا فقط تلفات مسی و فضای سیم پیچی میباشد.یعنی اگر ما سیم ابر رسانا داشته باشیم میتوانیم از یک ترانس کوچک توانهای خیلی بالا بگیریم ایا لینکی سراغ دارید که روی ترانسهای کوچک برای توانهای بالا بررسی و تحقیقی کرده باشند.
                            در زندگی اثر خوب و خاطره خوش از خودمان در این دنیا برجا بگذاریم.etgpsp

                            دیدگاه


                              #59
                              پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                              ممنون از آقای جبراییلی
                              آره سراغ دارم
                              لینکش خودمم :nerd:
                              آقای جبراییلی گروه تحقیقاتی ما دقیقا روی همین سر فصل داره کار میکنه! موضوعات تحقیقاتی تو این زمینه تا جایی که من می دونم هنوز نشر نشده!
                              البته فارق از سوییچینگ بودن یا غیر سوییچینگ بودن(مطلقا کاهش حجم ترانس و افزایش بازدهی و کارایی)
                              این مطالبی هم که توی این تاپیک گفته شده بیشتر دوست داشتم علاقه مندان و صاحب نظرای این زمینه رو توی سایت بشناسم
                              و باهاشون تبادل نظر کنم... بگذریم
                              اگه ما بتونیم در یک ساختار مغناطیسی با تعداد ور کم و حجم کم به این نکات برسیم یعنی کاهش حجم ترانس :
                              1-میزان بر آیند فوران عبوری از سیم ها رو افزایش بدیم ( نه فوران عبوری از هسته و یا اطراف سیم ها رو)
                              2-تمرکز فوران در هسته رو کاهش بدیم تا مقطع هسته کم بشه!
                              3-کوپلینگ اولیه و ثانویه رو به یک نزدیک کنیم
                              اینها ویژگی های یک ترانس نسبتا ایده آله
                              اجازه بدین یه مثال بزنم
                              می خواهیم یه ترانس 50 هرتز بسازیم یه هسته با سایز رندوم انتخاب می کنیم دسترسی به هیچ رابطه ای هم نداریم فقط یک امپر متر داریم
                              می خواهیم دور اولیه رو با سعی و خطا در بیاریم ( یعنی یه روش تجربی ولی با مبانی علمی )
                              مقطع سیم 0.1 هستش و مقاومت هر متر از این سیم 0.17 اهم
                              میدونید تعداد دور ما تا جه حد باید افزایش پیدا کنه ؟
                              ""تا حدی که جریان-مقاومت اهمی سیم-و توان تلفاتی و اندکتانس به تعادل برسن""
                              یعنی دور رو به قدری افزایش می دهیم تا به اندکتانسی برسیم که در ولتاژ نامی ترانس جریانی از آن عبور کند که این جریان با عبور از مقاومت اهمی ایجاد شده در طی طول سیم توان تلفاتی ایجاد کند که به سیستم آسیب نرساند و این تلفات قابل قبول باشد
                              حالا با تعداد دوری که به دست اومد با در نظر گرفتن ضریب تبدیل ترانس و با در نظر گرفتن کوپلینگ ثانویه رو می پیچیم

                              اضافه شده در تاریخ :
                              با سلام
                              پیرو توضیحات قبلی
                              اگه با تغییرات در ساختار کنونی ترانسفورماتور بتونیم ساختاری طراحی کنیم که با تعداد دور کمتر و هسته های کوچکتر به
                              اندکتانس بیشتری دست پیدا کنیم که جریان بی باری ترانس رو تحمل کنن میشه ترانسفورماتور هایی با راندمان بسیار بالا
                              و هزینه های بسیار کم به دنیای صنعت برق ارائه داده بشه. :nerd:
                              هر کجا هستم، باشم / آسمان مال من است / پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است ...
                              بعضی وقت ها آدما طوری می بینن که نمی بینن، بعضی وقت ها طوری می بینن که اشتباه می بینن، بعضی وقت ها می بینن ولی سعی می کنن مثل دیگران ببینن، ولی موفق اون کسی که سعی می کنه متفاوت و قشنگ ببینه.

                              دیدگاه


                                #60
                                پاسخ : ماجرای سه تا سیم مهربون

                                با سلام-در بررسی هایی که انجام داده شده به این نتیجه رسیده بودم که اگر سیم را از شکل مفتول خارج کنیم و انرا به شکل نوار در اوریم و سپس انرا روی هسته به ترتیبی بپیچیم که سطح مقطع نوار موازی با سطح قرقره نباشد بلکه عمود بر سطح قرقره باشد در اینصورت بیشترین فوران از سیم عبور خواهد کرد.در حالت عادی نوار طوری پیچیده میشود که مانند یک نوار چسب لایه ها روی هم میافتند ولی در این روش ما مثل نوار چسب عمل نمیکنیم بلکه طوری میپیچیم که لایه ها کنار هم قرار بگیرد.فقط مشکلش ساخت نوار به ان شکل میباشد.زیرا خم کردن ورق روی لبه ان کار دشواری است.
                                در زندگی اثر خوب و خاطره خوش از خودمان در این دنیا برجا بگذاریم.etgpsp

                                دیدگاه

                                لطفا صبر کنید...
                                X